بیانیه ی هفت ماده ای گنجینه کیهانی
با درود و عرض ادب خدمت مخاطبین و دنبال کنندگان صفحات گنجینه کیهانی
احتراما باستحضار میرساند ،حدود 7 ماه قبل (زمستان 1401) آقای طاهری در یک پیام خصوصی از ما درخواست کردند که مانیفست ایشان را پروموت و شاگردان و دنبال کنندگان و مخاطبین مان را مجاب کنیم تا منشور ایشان را (در حال و هوای انقلاب مهسا) دنبال و به سمت ایشان جذب نمایند
بعد از دریافت این پیام، ما بخاطرحفظ شان و حرمت ایشان بلافاصله فعالیت تمام صفحاتمان را بصورت موقتی متوقف کردیم؛
از آنجایی که درهیچ کجا ی شرح وظایف یک مربی چنین عملی توجیه و مندرج نگردیده لذا ما در گنجینه کیهانی، یک چنین درخواستی را با مبانی و اصول عرفانی مان در تناقض و عدم همپوشانی دریافتیم. ما تلاش میکنیم تا فقط در جهت توسعه مسیر عرفانی و ارتقاء وجدان الهی کنار هم قرار بگیریم و تنها در این مسیر به عنوان راهنمایان ومعلمین معنوی شاگردان خود را همراهی کنیم
بجزآنکه دستور ایشان با تمامی رویکرد های معرفت گرایانه در تضاد می بوده ،
وهر کسی خود به خوبی واقف است که می بایست چه دیدگاه سیاسی و چه رویکردی را (در چه فضایی) ، برابر رژیم ایران در پیش بگیرد
و قطعا فضای عرفانی گنجینه؛ فارغ از تمام ابعاد سیاسی، حکومتی، هنری و… غیره بوده و هست
مضاف بر اینکه مسیرمورد سلوک یک رهرو مشی روحانی خط کشی شده ای دارد که نمیشود شاخه ی غیر مرتبطی را با طرح بهانه های مختلف در لوای عرفان بدان افزود…
باری پس از گذشت 5 ماه ایشان مطلب کذبی را بر علیه گنجینه کیهانی مطرح نمودند … مطالبی همچون چیدن کودتا بر علیه ایشان ، فساد مالی ، تغییر در مطالب و غیره …
پاسخ و ارائه ی دفاعیه های مبتنی بر اسناد کتبی منجر به صدور اخراج نامه ای بر علیه ما شد
حال بعد از گذشت حدود یکماه از صدور اطلاعیه اخراج و اعلام دفاعیه و طرح سوالاتی که آقای طاهری هیچگاه جوابی برای آنها اعلام ننموده است ، دست ایشان را با احترام و مهربانی فشرده و بازگشت خود را به همان اصول ساده ی مورد توافق در نیمه ی دوم دهه هشتاد بدین شرح اعلام می نماییم
لذا با عرض تاسف ،عدم صلاحیت آقای طاهری به عنوان مرکزیت بواسطه ی مفاد ذیل اعلام میگردد
ماده_یک:
چهار مرتبه اقدام به خودکشی در دوران بازداشت که بوضوح نشاندهنده ی آنست که آقای طاهری نتوانسته است در دوران بازداشت خود (که همه می دانیم فقط یک آزمون بوده است) بعنوان الگویی برای تسلیم و توکل و نمونه ی زنده و حی و حاضری که همیشه ما بدان اهتمام میورزیدیم ، ظاهر گردد .همه ی ما در انتظار تنها خبری که از داخل زندان نبودیم اقدام خودکشی چندین و چند باره ی ایشان بود .این یعنی رهبر معنوی عرفان حلقه در آزمون عملی خود شکست خورده و مردود شده است آیا میتوانید پیام پشت پرده ی این واقعه را بدرستی دریافت کنید ؟
وی تنها زندانی این رژیم نبوده و زندان جمهوری اسلامی همواره انباشته از زندانیان عقیدتی و اقطاب و دراویش و افرادی بوده که هر کدام در حوزه ی اندیشه حرفی برای گفتن داشته اند . از جمله: دراویش گنابادی یا بزرگان و اعضای گروه آل یاسین …
سوال این است که آیا این افراد هیچکدام تحت شکنجه ها و تهدیدات بالقوه نبوده اند ؟
همه شنیده و می دانیم که اقدام به خودکشی آخرین راه است که تنها زندانیان سیاسی به عنوان تصمیم نهایی برای جلوگیری ازاقرار زوری آنرا برمی گزینند .نه زندانیان عقیدتی . جناب محمد علی طاهری نه سرکرده ی یک سازمان جاسوسی بودند و نه یک متهم سیاسی … وی حتی فعال حقوق بشریا فعال اجتماعی هم نبوده از ترس اعتراف زوری دست به خودکشی زده باشد . گذشته از این بنابر آموزه های عرفانی : «خودکشی همیشه مورد نکوهش قرار گرفته و در برابر دستگاه الهی عملیست که به هیچ وجه قابل توجیه نیست»
برای کسی که معتقد است میزان حملات شبکه ی منفی در برابر او بسمت صفر تمایل دارد این نکته میتواند نشاندهنده ی بسیاری از وقایع و حقایق پشت پرده باشد . اعضای قدیمی و پیشکسوتان بسیاری به خوبی بخاطر دارند که بعد از اعلام این خبر بخش اعظمی از معرفت پژوهان پیام وی را مبنی بر انقطاعشان ،از تمام مبانی و مباحث عملی و نظری تلقی نمودند .
ازاقدام به خودکشی ایشان در دفعات دوم سوم و چهارم ، دیگر همگی اطمینان پیدا کردند که بنابر گفته های خودشان «دیگر
کاری با اصل و فرع دنیای عرفان و مجموعه نخواهند داشت»
لازم به توضیح است که گنجینه ی کیهانی در یک چنین مقیاس و عظمتی که امروز شاهد هستید درست در همان زمان متولد شد تا اولا برای نجات جان وی به هر شکل و طریقی، به همراه دیگر مربیان خردمند مجموعه قدمی بردارد و هم در جهت اشاعه و معرفی این آموزه ها بکوشد . در پایین میتوانید سند دستخط ایشان را بررسی بفرمایید .
فرجام خواهی دیوان عدالت .شعبه 33. قاضی نیازی
دفاعیه محمد علی طاهری در دادگاه انقلاب ۱۳ آذر ۱۳۹۵ (۳ دسامبر ۲۰۱۶)
ماده دو
بستری شدن در بیمارستان روانی زندان بمدت هفت ماه و تحت درمان قرار گرفتن ایشان توسط شوک الکتریکی ، لیتیوم و هالوپریدول بر اختلالات روانی و ذهنی ایشان دامن زد و همانطور که خودشان در دفاعیه منتشره در تاریخ 1395/7/13 برای آقای احمدزاده ریاست شعبه ی 26 دادگاه انقلاب با دستخط خودشان نوشته اند بعد از آن دوره هفت ماهه مشخصا دچار:
میتوانید کل دفاعیه را با دستخط خود آقای طاهری در زیر مشاهده نمایید :
دفاعیه محمد علی طاهری در دادگاه انقلاب ۱۳ آذر ۱۳۹۵ (۳ دسامبر ۲۰۱۶)
بروز حالات منفی و فراموشی که باعث ازدست رفتن تعادل روانی و ذهنی و قوه ی تشخیص صحیح در ایشان: نتیجه ی شوک درمانی و آثار سوء داروهای روانگردان میباشد .
لذا اگر مطالب منتشر شده از سوی تمام اخراج_شدگان در سه سال اخیر را مطالعه و بررسی نمایید همگی بر این اصل اتفاق نظر دارند که : شخصیتی که آثار خود را از نیمه های دهه هشتاد منتشر کرده است با فردی که امروز در کانادا خود را آقای طاهری معرفی می کند ، دو شخصیت کاملا متمایز است!!
لازم به توضیح است که به گفته ی وی : «شوک الکتریکی تنها روش درمانی است که آثار آن تا پایان عمر از بین نخواهد رفت زیرا باعث میشود سلولهای مغزی از مداردریافت و ترجمه خارج گردند . سلول هایی که از مدار خارج میشوند در واقع سیستم گیرنده و مترجمی هستند که هرگونه دریافت از آستانه ادراک فراذهنی را منتفی میکنند»
متخصصین این حوزه میدانند که هرگونه دریافتی باید نهایتا از *رگولاتوری مغز عبور کند تا سرانجام به زبان فیزیک و جسم ترجمه شود تا قابلیت ثبت در حوزه ی ادراک را پیدا کند . به زبان ساده تر افرادی که تحت درمان توسط شوک الکتریکی و داروهای روانپزشکی قرار میگیرند هیچگونه دریافت یا احساسی در برقراری اتصال و کشف و شهود نخواهند داشت .
ماده_سه
گنجینه ی کیهانی از زمان ابتدای تاسیس همواره بر آن بوده تا بر مبنای اصول ساده ای رفتار کند که در کتابی تحت همین نام از طرف آقای طاهری به عنوان
اصول عرفان کیهانی در دو بخش اساسنامه خصوصی و اساسنامه ی عمومی منتشر گردیده .
طبق توضیحات مندرج در کتاب اصول در خصوص این دو اساسنامه شما می بایست حتما اساسنامه ی عمومی را بصورت کامل پذیرفته باشید و در مورد اساسنامه خصوصی این اجازه را دارید که همه یا بخشی از آن را رد یا تایید نمایید . قابل توجه است که این اولین کتابی است که شخصا در ابتدای آشنایی با آموزش های ایشان مطالعه کرده ام و آن را اساس و اصولی میدانم که قدم های بعدی خود را مطابق با آن تنظیم نموده ام؛
لذا هرگونه عدم مطابقت با آن اصول را حتی اگر از طرف آقای طاهری باشد، محکوم و در کمال احترام نسبت به ایشان مردود و منسوخ میشماریم . درست شبیه آن است که شما هجده سال قبل قراردادی را منعقد کرده باشید و بر سر آن به توافق رسیده باشید . و حالا یک طرف قرار داد اذعان دارد که مفادی از این قرار داد را به نفع خود یا به صلاح عده ای تغییر دهد حکم چنین ادعایی عدم استماع است و فاقد هر گونه صلاحیت برای حتی شنیدن میباشد . لذا جا دارد تا توجه همگی را به همان اصول چندگانه ی بسیار ساده جلب نمایم
اصل سی و هفت : اندیشه مهم است، نه صاحب اندیشه (اصل اصالت اندیشه).
بازگشت و توجه به اصل صریح و قابل تامل « اصالت اندیشه » . اگر از هر یک از اعضای این مجموعه سوال شود که به چه دلیل این مکتب را انتخاب کرده اید هر کسی به فراخور حالات و رفتار و تیپ شخصیتی خود اصولی را بیان خواهد نمود . با توجه به این موضوع که احتمالا برای عده ای در این مجموعه ؛عرفان حلقه ، اولین و آخرین مکتب عرفانی است که می شناسند از طرف دیگر افراد زیادی در این مجموعه حضور دارند که پیش از ورود به این مکتب،
مکاتب معرفتی یا علوم اسرار متفاوت و مختلف دیگری را آموخته و تجربه نموده اند لذا در یک برهه از تاریخ با عرفان کیهانی و اصول آن مواجه شده اند که بخشی یا تمام آن اصول بوده که باعث گرایش و ایجاد جاذبه در ایشان گردیده … این مسئله ای واضح و مبرهن است . باری لازم است که ما هم اصولی را از آن اساسنامه بر شماریم، که بیشتر از دیگر اصول برایمان اهمیت داشته …
اصل اصالت اندیشه است
به گفته ی آقای طاهری «در دنیای مشرق زمین همیشه این نکته مورد توجه افراد بوده است که چه_کسی گفته است؟ نه اینکه چه گفته است!!»
و این را به عنوان یکی از ضعف های مهم در حوزه ی عرفانهای شرقی معرفی نموده اند. اینکه ما در این مکتب چیزی بنام مرید و مرادی یا پیر و قطب و سرسپردگی نداریم موضوعی است که در همان ابتدا عرفان حلقه را از بقیه ی مکاتب جدا میسازد .
بنا بر همین اصل ساده (نه ساده لوحانه ) میتوان به وضوح دریافت که در مکتب عرفان کیهانی چیزی تحت عنوان ولی امر عارفین یا ولایت مطلقه وجود ندارد .
تنها ارتباطی که در این میان ما بین رهرو و راهنما وجود دارد رابطه ی معلم و شاگرد است . در رابطه ی معلم و شاگردی پیوسته مسیر نقد و پرسش و پاسخ بشکل دوطرفه برقرار است … در این رویکرد پاسخ همواره بر سوال عمود است و جای هیچگونه تقابل دوپهلو وجود ندارد . ضمن اینکه دلیل دریافت حق الزحمه در زمان ورود به کلاس های آموزش دقیقا همین بوده که نه معلم منتی بر سر شاگرد دارد و نه شاگرد میبایست دینی را بر دوش خود متحمل شده و مادام شرمنده ی این باشد که وقت و انرژی معلم را بخود اختصاص داده !
این رویکردی مبتنی بر جهان مدرن و امروزی است ، که تبعیت بدون چون و چرا را بر نمیتابد … این که در این مکتب متابعت در برابر یک انسان جایی ندارد و شخصی بنام ولی امر مطلقه ای نیست که شما مجبور باشید همیشه در برابر او سر به آستان بسایید یا همانند بچه گربه ای چنگال خود را بر درب کشید تا او همانند صاحبی خیر خواه در را به رویتان بگشاید یک نکته و یک نقطه ی عطف در برابر تمام مکاتب شرقی تا به امروز بوده … مگر مکاتب شرقی هیچ کدام هیچ دستاوردی نداشته اند ؟ مگر فقط عرفان حلقه است که حرف آخر را میزند ؟ این همه سیستم های معرفتی در هند و چین و ایران غیره که هر یک دارای پیشینه ای قوی در حوزه ی دریافت آگاهی و عوالم و غیره … می باشد . همین که همه ی آنها هر یک به نوعی قائل به انسان هستند باعث میشود تا بسیاری از افراد حتی از نزدیکی شان هم گذر نکنند .
همه ی ما میدانیم که انسان جایزالخطاست و بروز خطا کاری و اشتباه یک بخش لاینفک در وجود آدمیست …
لذا این اندیشه است که به تقابل اندیشه میرود نه صاحب اندیشه …
این اندیشه است که مورد توجه و تقدیر و سپاس است نه صاحب اندیشه .
پر واضح است که تنها صاحب اندیشه ی حقیقی ، خالق یکتاست . (و این نکته بسیار ظریف است : کسی که بجای توجه به اصل ماجرا به صاحب ماجرا توجه میکند درگیر شرک گردیده و در معرض تبعات منفی و قضایای حاصل از آن خواهد بود .
اصل بیست و شش : «هیچکس حق معرفی این اتصال را با نام دیگری غیر از شبکۀ شعور الهی و یا شعورکیهانی نداشته، این کار فریب دیگران محسوب شده و باعث سوق آنها به سمت غیر از خدا (اصل اجتناب از من دون الله ) و انحراف همگان خواهد شد و همچنین هر عاملی که فرد اتخاذ نموده تا بدان وسیله خود را مطرح نماید و یا منجر به #منیت و ادعای رجحان و برتری نسبت به دیگران شود، از انحرافات بارز هستند» (اصل اجتناب از انا خیر منه).
اصل سی و شش : نظر به این که شعور الهی نیاز به هیچ مکملی ندارد، لذا چیزی تحت هر نام و عنوان، قابل اضافه کردن به آن نبوده و این موضوع به راحتی قابل اثبات میباشد؛ چرا که با حذف عامل اضافه شده، مشاهده میشود که حلقۀ وحدت همچنان عمل مینماید و این خود رسوا کنندۀ بدعتگذاران و متقلبان خواهد بود، که در دل این رابطه برای تشخیص حق از باطل وجود دارد. در این رابطه هیچگونه بدعت پذیرفته نیست و فقط نشان دهندۀ میل فرد به خودنمایی و مطرح نمودن خود میباشد
ضمن توجه به دو اصل بیست و شش و سی و شش هیچ احدی اجازه معرفی این اتصال را با نام دیگری غیر از شبکه ی شعور کیهانی و یا اضافه کردن هر نام و پیشوند و پسوندی تحت هر شرایط و عنوانی ندارد . همانطور که مطلعید نامبرده بعد از آزادی و خروج از کشور بلافاصله نام « شبکه ی شعور کیهانی » را به شعور« ط » که منظور همان شعور طاهری است تغییر داد . در تمام مقالات علمی و بین المللی که ایشان تهیه و تنظیم نمودند ، کلیه ی مطالب نظام جدید ، همه ی محتواهای سمعی و بصری تولید شده توسط ایشان در تورنتو این موضوع مصداق دارد .
توضیح اینکه در صفحه ی دوم سوگندنامه نظام قدیم که آقای طاهری آن را بالکل از سیستم ثبت نامی حذف و محو نمودند روی این موضوع تاکید شده بود یعنی که هر تغییری در نام و ماهیت شبکه شعور کیهانی به عنوان یکی از دلایل قطع لایه محافظ ذکرشده بود . که البته در گنجینه ی کیهانی هنوز همان نسخه قدیمی بعنوان نسخه معتبر سوگند نامه مورد استفاده قرار میگیرد .
اصل هجدهم : برای بهره برداری از عرفان عملی در عرفان حلقه، نیاز به ایجاد اتصال به حلقه های متعدد شبکۀ شعور الهی میباشد و این اتصالات، اصل الینفک این شاخۀ عرفانی است. جهت تحقق بخشیدن به هر مبحث در عرفان عملی، نیاز به حلقۀ خاص و حفاظهای خاص آن حلقه میباشد. اتصال به دو دستۀ کاربران و مربیان ارائه میشود، که تفویضی بوده، در قبال مکتوب نمودن سوگندنامه های مربوطه، به آنان تفویض میگردد. تفویضها، توسط مرکزیت که کنترل و هدایت کنندۀ جریان عرفان حلقه میباشد، انجام میگیرد.
با توجه به اصل فوق هر بهانه ای اعم از شروع کلاس بی کلاسی ، دریافت حلقه و لایه محافظ از ذهن جمعی مبنی بر تعطیلی کلاس ها یا عدم تفویض حلقه ها به معنای
الف : توقف جنبش معرفت جویانه
ب : زیر پا نهادن حق تازه واردین و مشتاقین …
ج : بدعت ،انحراف و تغییر مسیر در حرکت مستقیم و رو به جلوی مجموعه عرفان حلقه
د : عملی نمودن نقشه ی اطلاعات سپاه و ثارالله وپیاده نمودن وعده های ایشان در زمان بازداشت به عوامل جمهوری اسلامی تلقی میشود .
زیرا که همیشه بخش اعظمی از توسعه و رشد این مجموعه بر عهده ی سیستم های آموزشی بوده است . و هیچگاه نمیتوان هیچ گروه آموزشی یا هیچ مربی را از انجام رسالت خویش برحذر داشت .
توضیح : بانضمام این نکته ی قابل توجه که در دهه هشتاد لایه محافظ حلقه ی برگردان موسیقی از طریق ارتباط عام ممکن بوده نه ذهن جمعی!! که این نشانه ی دیگری مبنی بر عدول و زیر پا گذاشتن اصول مندرج و یا در خوشبینانه ترین حالت ممکن بروز فراموشی در ذهن وی میباشد .
نمونه ای محرزی از اعلام آمادگی آقای طاهری را درلایه ی فرجام خواهی میتوانید مشاهده نمایید
اصل بیست و پنج : در این رابطه، همۀ تواناییهای افراد، از فیض الهی و درحلقۀ وحدت توسط شبکۀ شعور الهی، به عنوان امانت به فرد عطا گردیده است، و کسی حق نسبت دادن آن را به خود ندارد و هر عملی که منجر به منیت، شرک،ایجاد جدایی، کثرت و انحراف فکری شود و توجه افراد را ازمسیر کمال و روشنبینی واقعی-که به معنای روشن دیدن و رسیدن به فهم و درک جهان هستی است- منحرف کند، شدیداً تقبیح میگردد.
با توجه به اصل فوق صاحب اول و آخر این امانت الهی خداوند یکتاست و همه ی ما امانت گذاران شبکه ی شعور الهی می باشیم . لذا در صورتی که هر کسی خود را صاحب امانت معرفی یا قلمداد کند نشان ناپختگی و عدم درک و فهم او از کلیت ماجراست . بنابراین متاسفانه ایشان در طول سالهای پس از بازداشت نتوانسته اند امانت داری خود را در برابر شبکه شعور کیهانی به خوبی حفظ نموده و با مخدوش نمودن اصول اساسنامه ی عمومی که مهترین بخش مورد توافق همه ی اعضا در آن سالها بوده، مرتکب خیانت در امانت گردیده است .
اصل پانزدهم : پلۀ عقل، پایۀ فهم عشق است و کلیۀ ادراکات انسان از طریق آن شکل گرفته و از آنجا که کلیۀ نتیجه گیریها بر روی پلۀ عقل صورت میگیرد، بنابراین بدون پلۀ عقل، کمالی حاصل نخواهد شد. در اینصورت، پلۀ عقل و پلۀ عشق لازم و ملزوم یکدیگر میباشند.
بنابر اصل فوق هیچگاه در مکتب عرفان حلقه سیستم آموزشی تعطیل نخواهد شد . کلاس های آموزشی متوقف نخواهند شد و هر جوینده ی معرفتی در هر جای دنیا با هر زبان و هر موقعیتی می تواند بهترین و مناسب ترین مربی را جستجو کرده و تحت نظر او، بصورت حضوری یا غیر حضوری آموزش ببیند بدون اینکه مجبور باشد به صورت مداوم و روزمره سوگیری های شخصی را تعقیب و تایید نماید. بر همین اساس تمام مربیان و یا افرادی که مشتاق به آموزش این مکتب به دیگران میباشند میتوانند با گذراندن یک دوره ی مستری و تفویض حلقه های مربیگری تمام دوره ها شروع به برگزاری کلاس نمایند.
توضیح : اصول بالا تنها بخشی از اصول نقض شده توسط جناب محمد علی طاهری میباشد
ماده چهار
موضوع دریافت شهریه و حق الزحمه ی مربیان یا گروههای آموزشی از جمله موضوعات مورد مناقشه دربین تازه واردین بوده است از آنجایی که
الف : هر مربی یا هر سیستم آموزشی برای اینکه بصورت خودجوش و خود مختار به این کار مبادرت می ورزد و لازم است بخشی از زمان و انرژی خود را صرف رسیدگی به شاگردان و معرفت جویان خود نماید بنابراین دریافت شهریه میتواند اساس ایجاد رابطه ای دوسویه در میان شاگرد و استاد باشد . به این معنی که استاد در ازای دریافت مبلغی مشخص، وقت و انرژی مورد توافقی را در اختیار شاگرد خود قرار میدهد این روشی است که در آن هیچ کس بدهکار یا بستانکار باقی نخواهد ماند .
ب : گروههای عرفانی همیشه در معرض اتهاماتی همچون وابستگی به سیستم ها و نهاد های بیرونی یا بیگانه بوده اند و در صورت مجانی بودن کلاس ها این سوال پیش میاید که پس هزینه ی این رسیدگی و نیروی انسانی که در این راستا صرف میگردد را چه کسی متحمل میشود
ج: توجه دوباره به این مطلب که ما در عرفان حلقه سرسپردگی و مرید و مرادی و غیره نداریم اگرچه در سیستم های کلاسیک مریدان ملزم به پرداخت مبلغ بعضا هنگفتی می شوند ما را بر آن میدارد تا تمامی روابط و ضوابط خود را بر مبنای معلم و شاگردی بنا نماییم. در رابطه ی معلم و شاگردی هیچ معلمی حق ندارد توقع داشته باشد تا شاگردانش دیدگاه های سیاسی(اشاره به منشور و مانیفست آقای طاهری) او را تبلیغ کنند. یا اینکه هیچ دین و منتی بر سر دانش آموزش وجود ندارد زیرا آنان بر اساس ضوابط رسمی حق الزحمه ی مربی خود را پرداخته اند … پس از پایان دوره یا پایان هر ترم میتوانند بسادگی بدون آنکه ذره ای خود را مدیون معلم خود بدانند کلاس یا گروه را برای همیشه ترک نمایند. در پایان دوره ها و پس از فارغ التحصیل شدن هم هر کسی میتواند خارج شود بدون آنکه مورد بازخواست یا سوال قرار بگیرد. از همه مهمتر زمینه ی هرگونه سواستفاده برای مربیان و معلمان برچیده خواهد شد … سواستفاده هایی شبیه به دنبال کردن در شبکه های اجتماعی یا انعکاس و اکو دادن به پیام های بلند و کوتاه معلمین در پلتفرم های سیاسی و اجتماعی
د : جلوگیری از جمع شدن سیاهی لشکر … پر واضح است که هر معلمی می خواهد بداند که جوینده ی واقعی کیست و چه کسی حاضر است مبلغی را برای شنیدن یا در اختیار گرفتن سکوهای کیفی بپردازد اینگونه بساط کنجکاوان برچیده خواهد شد و خیل عظیم آنان از جویندگان تفکیک می گردد ضمن آنکه جویندگان و معرفت پژوهان حقیقی همیشه میخواهند در فضایی تحت آموزش قرار بگیرند که افرادی مانند خود در آن حضور داشته باشند . این روشی است که به نوعی در یک دست شدن افراد درکلاس ها نقش بسزایی ایفا میکند .
ه: تجربه ی کار آموزش در طول هجده سال در زمینه هایی مختلف این را به ما ثابت کرده است که دانشجو یا معرفت پژوه وقتی هزینه ای را جهت آموزش پرداخت میکند خود را ملزم به گرفتن نتیجه میکند … برای حضور در کلاس ، طرح سوال و جستجو برای کسب پاسخ انجام تکالیف و تمرینات در منزل تلاش میکند اگرچه دامنه ی این تلاش در افراد مختلف متفاوت است اما همین موضوع خود دلیل محکمیست که ما بخواهیم برای اخذ نتیجه ی مثبت از حضور شاگردان وجهی را بعنوان بعنوان التزام در پیگیری و تداوم معین نماییم
ماده پنج
محکوم و منکوب هر گونه رفتار فرقه ای
متاسفانه در هفته های اخیر شاهد این هستیم که افرادی در شبکه های اجتماعی به دنبال کنندگانمان پیام خصوصی میدهند و آنها را به اشکال مختلف تهدید میکنند که از گروه یا صفحات یا کانالهای گنجینه کیهانی خارج شوند بدون اینکه به این نکات توجه نمایند .که ما خود در اعلام اطلاعیه پیشقدم بوده و از ایشان سریعتر عمل نموده ایم … اگر چه در طول هشت سال بازداشت ایشان کما بیش این رفتار ها در مجموعه بواسطه ی همین عده ی قلیل قابل مشاهده بود . اما بخاطر داشته باشید که همه ی آنهایی که مانند گنجینه ی کیهانی بر اساس اصول و امانتداری حرکت میکردند پیوسته در انتظار روزی بودند که آقای طاهری از زندان آزاد شوند تا به سرعت بساط اینگونه رفتار های عصر حجری برچیده شود . اما متاسفانه غافل از این بودیم که آقای طاهری خود از طرفداران پروپاقرص پروپاگاندا و رفتار های غیر حرفه ای و لشکرکشی های مجازی و غیره میباشند …
ماده ششم
تمام فایل ها و منابع منتشر شده از طرف پروژه ی آکادمی تورنتو ، تقطیع و سانسور شده است . از این تاریخ به بعد معرفت پژوهان و اعضای مجموعه با هر گرایشی میتوانند برای دریافت فایل های اورجینال و بدون سانسور به صورت رایگان از منابع و مئاخذ گنجینه کیهانی استفاده نمایند …
ماده هفتم
اما درخصوص کلاس بی کلاسی و دریافت حلقه ها از طریق ذهن جمعی ... ما به استناد تمام تعاریف و مصادیق عنوان شده در نیمه ی دوم دهه هشتاد با اطمینان اعلام میکنیم که ارتباط تفویض های عام درکلاس بی کلاسی ارتباط ویژه است نه حلقه ی ذهن جمعی (روح جمعی) لطفا به فایل صوتی و متن پیاده شده از روی یکی ازجلسات در زیر توجه بفرمایید ...
سوال شد که آیا ارتباط ویژه فقط مخصوص بچه های مجموعه است؟
عام است یعنی هر کسی که اعلام کند میتواند بیاید داخل
در مورد کلاس بیکلاسی دو شاخه پیدا میشه؛
یک شاخه برای خودمان است یعنی کسانیکه رسیدن به اون مرحله ای که کلاس بیکلاسی را دنبال بکنند و درسهایشان را بگیرند ادامه قضایا را در اون قرار میدیم
🔴یک شاخه دیگر تفویض های عام است🔴
مثلا فرض کنید که آیا ما میتونیم امشب تمام دنیا بشن فرادرمانگر؟
بمحض اینکه در این رابطه اعلام کنیم،
همین امشب تمام دنیا میشن فرادرمانگر
پس دو جور تفویض داریم یک تفویض که بخواهیم برای همه بدیم، شما در جریان باشید، که در جریان قرار میگیرید، تفویض های عام هست…
سوال:
این وظیفه شماست یا وظیفه شاگردان شماست؟…
پاسخ: …
در مورد ارتباط ویژه مسئله ای است که از ستاد مرکزی اعلام میشود و وقتی اعلام میشه شما از مسائلش اگر جمعی باشد که ...
اگر نه برای خودمون باشه شما در جریان قرار میگیرید
در آینده برای عموم چیزهایی اعلام خواهد شد…
فقط یک موضوع است که اونها در جریانش نیستند
یعنی فرض کنید ما کار تفویض در عام رو انجام بدیم اونها در جریان نیستند
فقط باید کسی به اون ها اطلاع بده که خب، جمعی که خبر دارن سایت ها فلان غیره به اطلاع میرساند
هرکی باور داره نداره، هرکی هم میاد توش امتحان میکنه تا بعدها یواش یواش همشون مطلع بشن که همچین مطلبی وجود دارد
با وجود فایل صوتی بالا اشتباه فاحش ایشان در خصوص تفاوتهای بارز ارتباط ویژه و حلقه ی ذهن جمعی (روح جمعی )بدون هیچ شکی کاملا محرز است و تازه واردین نظام قدیم در آکادمی آقای طاهری هیچکدام نه حلقه ی دریافت میکنند و نه لایه محافظی در اختیار آنان قرار میگیرد . تمام کسانی که به آکادمی نظام قدیم پناه برده اند متاسفانه تبدیل شده اند به اسباب بازی های آقای طاهری و یک چنین عملی خیانت محرز در حق افرادیست که همگی یا مشتاقان دنیای معرفت هستند یا افرادی هستند که بنوعی دردمند و نیازمند رحمانیت الهی میباشند .
همانطور که در بالا به صورت مستند و مستدل توضیح داده شد ، اصولی نمانده که جناب طاهری آن را زیر پا نگذاشته باشد . با وجود درخواست های مکرر در طول این سه سال و نیم و سوالات و پرسشهایی که هیچگاه پاسخ داده نشد مجموعه ی ما در وضعیتی قرار دارد که هر کسی میتواند با در نظر گرفتن شواهد و قرائن و اصول و اساسنامه ی تنظیم شده در نیمه ی دوم دهه هشتاد مسیر خود را در این بازار شام بیابد . آنچه که واضح است ایشان کوچکترین احترام و اهمیتی را برای اعضای مجموعه قائل نبوده و تنها در فکر ثبت شبکه شعور کیهانی به نام شعور «ط» و دریافت جایزه نوبل صلح و رسیدن به مقاصد سیاسی خود با انتشار و دیکته ی مانیفست خود خوانده ی خویشند بنابراین
، ما از این تاریخ صریحا استقلال خود را از آقای طاهری و تمامی سیاست ها و موضع گیری های ایشان اعلام می کنیم . لازم بذکر است که گنجینه کیهانی حق اعلام دعوای حقوقی در کانادا علیه ایشان و در انگلیس و ایران ( وابستگان ایشان ) را جهت اعاده ی حیثیت و پیگیری اثبات تهمت ها و هتاکی به خود از طرف ایشان را قویا و موکداََ برای خویش محفوظ میدارد .
*با کلیک روی متن های آبی رنگ میتوانید به نسخ اصلی اسناد دفاعیه ، فایل صوتی،کتاب اصول دسترسی پیدا کنید