آگاهی، مدیتیشن، باور جدید، تصویر سازی، ضمیر ابر آگاه
آگاهی کیهانی و رابطه آن با رهایی :
در خصوص رهایی یا همان وارستگی در مکاتب و سنت های مختلف مطالب زیادی ارائه شده است. آنچه در زیر امده است چکیده ای است از مطالبی درباره این موضوع که از منظر دیگری به آن پرداخته شده و امید است برای خوانندگان مفید واقع شود.
در علم ریاضی مبحثی تحت عنوان نظریه مجموعه ها وجود دارد و در خصوص عضویت یا تعلق فرد یا شی ء به یک یا چند مجموعه بحث می نماید.بطوریکه که مثلا یک فرد عضو مجموعه مردان یا ایرانیان و غیره می باشد یا ممکن است عضو مجموعه های دیگری نباشد. (مبحث اشتراک و افتراق)در این نظریه مجموعه ای بزرگی بنام مجموعه مجموعه ها (آخرین مجموعه)وجود دارد که در بر گیرنده تمام جهان و تمام افراد است.
علوم فیزیکی فقط تا اندازه ای قادر هستند به توضیح این مفاهیم بپردازند و توضیح بقیه آن بعنوان مکمل برعهده متافیزیک است. در علم متافیزیک یا ماوراء الطبیعه بزرگترین مجموعه هستی کیهان نامیده می شود و تمامی آحاد بشر عضو این مجموعه هستند. در متافیزیک بالاترین مرحله تکامل برای بشر رسیدن به آگاهی کیهانی است که آنرا معادل خودشناسی و خداشناسی می دانند. یعنی زمانیکه فرد به این آگاهی می رسد که عضو رسمی جامعه کیهانی است و بقیه افراد نیز با او در یک مجموعه بسر می برند.این به معنای رها شدن و رستن از قیود و تعلقاتی مانند نژاد- ملیت-کشور- فرقه - منسب-مقام-قومیت -خانواده- عشیره- و سایر مجموعه های کوچک است. یعنی رفع هر گونه تبعیض و نابرابری که صرفا قرارداد و باور ذهنی خود مردم است.
بهمین دلیل است که عرفا و کمال یافتگان نه محتاج تفاخر و کبر هستند و نه خود را حقیر می بینند و از رنجش ها و درگیری ها و مقایسه ها و نهایتا بخل و حسد و طمع معاف هستند و در اوج اقناع و بی نیازی بسر می برند. چون انها شادی و ثروت را از منبع اصلی آن دریافت کرده اند و این همان خودشناسی و خداشناسی و بندگی واقعی است.
مدیتیشن چیست؟
مدیتیشن (تفکر عبادی) در لفظ به معنای تفکر و در مفهوم دست کشیدن از تقلای بیهوده ذهن و بدن است. مدیتیشن ابتدا با هیچ کاری نکردن آغاز می شود و سپس بتدریج تاثیر آن گسترده می گردد. تکنیک های مدیتیشن بسیار ساده و اغلب در تمامی سنتها مشترکند. در این روشها بجای کوشش برای پنهان کرن مسائل و رنجهای زندگی وجود آنها را بطور شفاف تصدیق می کنیم (به سطح آمدن رسوبات از ته ذهن). عامل اصلی در مدیتیشن حضور و بودن در لحظه حال است بطوریکه نه ذهن سرکوب شود و نه لجام گسیخته گردد. بلکه هدایت ذهن به راهی منضبط بدون دو راهی و راههای فرعی و عدم تقسیم بندی اندیشه به خیر و شر و عدم تجزیه و تحلیل آن وصرفا بصورت اندیشه به آن نگریستن(بگذاریم افکار همانطور که می آیند، همانطور هم بروند و ما فقط آنها را نظاره کنیم).
اگر انسان سادگی را همان گونه که هست دریابد می توان ادعا کرد که همه ۲۴ ساعت را در شرایط مدیتیشن است. در این کار باید ساده ترین و کاربردی ترین ترین روش را انتخاب کرد. بعنی روشی که فرد با آن راحت است و فواید آنرا بخوبی بدست می آورد. مدیتیشن هدف نیست بلکه حالت و شرایطی است که بعنوان یک نیروی حمایت کننده عمل می کند. گفته می شود اگر فرد مدیتیشن را خوب انجام دهد به اندازه هر یکسال تمرین دو سال جوانتر می شود. پس از مدتی تمرین مدیتیشن بسیار آسان و سریع می شود. عرفا و اساتید مدیتیشن می توانند در بک چشم به هم زدن مراقبه (که همان تداوم مدیتیشن است) را انجام دهند. مدیتیشن به معنای بی ذهنی و رها شدن از زباله های ذهنی است. مانند آینه ای که غبار آن پاک می شود. وقتی انسان به دستاوردهای فراآگاهی بی نفسی و بی زمانی میرسد احساس نشاط می کند. زمانیکه انسان به هیچ چز فکر نمی کند(حالت مراقبه و خلسه و رهایی) در اوج لذت-شادی و هوشمندی و اقناع روحی قرار می گیرد و به بی نیازی کامل می رسد
شعر
به قبرستان گذر کردم کم و بیش بدیدم قبر دولتمند و درویش
نه درویش بی کفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش بابا طاهر
ذهنیت نو - رفتار و اتفاقات نو
برای نو اندیشی و پیدا کردن نگرش جدید راههای متفاوتی وجود دارد. یکی از آنها قدرت دسترسی به پشت صحنه ذهن یا همان ضمیر نـاخودآگاه می باشد. ذهن از سه بخش 1-خودآگاه (دارای ادراک و اراده) 2-ناخودآگاه (بدون اراده و خودجوش) 3-ابر آگاه (ذهن خالص)تشکیل شده است. خودآگاه 10 درصد و ناخودآگاه 90 درصد ذهن ما را تشکیل می دهد. به همین دلیل است که تغییر باور یا عادت مشکل است و اراده در اکثر اوقات ضعیف عمل می کند. هر گاه در یک موقعیت احساسی قوی قرار بگیریم تصاویر جدید در ضمیر ناخودآگاه ثبت شده و ملاک اعمال بعدی ما می شود(شرطی شدن). همانطور که هم اکنون داریم براساس محتوای قبلی ذهن ناخودآگاه خود عمل می کنیم. رفتار ما برگرفته از احساس ما و احساس ما برگرفته از باورهای ماست و باورهای ما در فایل های ضمیر ناخودآگاه قبلا (بطور اتفاقی یا ارادی یا محیطی) ثبت شده و به کمک کلید واژه ها (که شامل مشاهدات یا مرور خاطرات می باشند) مورد جستجو قرار گرفته و از بایگانی ما خارج شده تبدیل به رفتار می شوند.(دقیقا مانند کامپیوتر).
شناخت و نحوه دسترسی فنی به سطوح ذهن تکنولوژی فکر نامیده می شود.اصولا زمانی در انجام کار یا تغییر عادت و غیره ناتوان هستیم که ضمیر تاخودآگاه از ضمیر خودآگاه پشتیبانی نمی کند یعنی در اصل ضمیرخودآگاه نحوه دسترسی و تغییر در ضمیرتاخودآگاه را نیاموخته است. چون خودآگاه ابزار نا خودآگاه است. ما زمانی خود را سرزنش می کنیم که ضمیر ناخودآگاه از قدرت اکثریت درصدی خود استفاده کرده و کاری را بر اساس فایل هایش بر مغز تحمیل کرده وکار انجام شده اما ضمیر خودآگاه آنرا براساس استدلال خود قبول ندارد. زمانیکه خود آگاه به مفاد و محتوای فایل های ضمیر ناخودآگاه می چسبید و آنرا مهم می شمارد در این حالت دچار تعصب (چه درست چه غلط) شده ایم.
به کمک تصویرسازی ذهنی و ایجاد احساس مناسب می توان تغییراتی در ضمیر ناخودآگاه بوجود آورد و با تغییر رفتار ذهنی رفتار بیرونی را بخوبی کنترل کرد. بهمین دلیل است که دیدن تصاویر جدید( چه بیرونی وچه درونی) ذهن را غافلگیر می کند و این تنوع احساس نشاط و در سطح عالی آن شعف عارفانه ایجاد می کند و در سطح عالی تر به ابرآگاهی و ذهن پاک و خالص می رسد و رها کنترل ذهن هموار می گردد. به عبارت دیگر ما با اینکار نوع نگرش و نوع استدلال ذهنی خود را تغییر می دهیم که به تغییر در رفتار و نهایتا تغیر در نوع وقایع منجر می شود.
در این حالت است که سطح ارتعاشات انرژی ما بالا رفته و از روزمرگی و اعتیاد مزمن رفتاری رها می شویم و براساس قانون جذب اتفاقات خوب که متناسب و مشابه و هم فرکانس با سطح انرژی خودمان است را جذب می کنیم.
راههای دیگری هم برای اندیشه نو و رفتار نو وجود دارد منجمله مراقبه - مدیتیشن و از آن بالاتر دعا یا خواندن قرآن ( که این موضوعات از لحاظ مفهومی با یکدیگر متداخل است.
آنتونی رابینز روانشناس برجسته آمریکایی تا سن 22 سالگی جوانی گمنام، فقیر و تنپرور بود. اما ناگهان با یک تصمیم قاطع و به کارگیری ارادهای قوی دگرگونی عظیمی در خود ایجاد کرد. او در مدت کوتاهی به بیشترین آرزوها و رویاهای جوانی خود جامه عمل پوشانید.
قصری زیبا و بزرگ در ساحل سن دیه گو خریداری کرد و چند طبقه آن را به دفتر کار خود اختصاص داد و به یکی از بزرگترین سخنرانان و گویندگان برنامههای روانشناسی رادیو و تلویزیون درآمد.
آنتونی رابینز اهداف معنوی را بسیار باارزشتر از مقاصد مادی میشمارد. اکنون کتابهای او در ردیف پرفروشترین کتابهای دنیا قرار دارد. از ویژگی های بارز او سادگی و عدم تکلف و داشتن دید عرفانی و رابطه فوق العاده با دیگران است.
چرا تصویر دهنی تاثیر بسیار زیادی در عملکرد ذهن و جسم و ما دارد؟
ذهن انسان توسط سیستم عصبی ، پیامها و دستوراتی را طبق برنامه هایی که قبلا به آن داده شده است به جسم ارسال می کند و جسم انسان دقیقا طبق دستور و فرمان ذهن عمل کرده و رفتاری را بدون فرمان و دستور ذهن انجام نمی دهد.
ذهن از دو قسمت خود اگاه و ناخود آگاه تشکیل شده است . خود آگاه ده درصد و ناخود آگاه نود درصد ذهن انسان را تشکیل می دهد. ابزار شناخت خود آگاه حواس پنچ گانه است واین اطلاعات به صورت کلام در آن ثبت می شوند.خود آگاه صاحب عقل ، منطق و استدلال است و هنگام عمل کردن دستور می گیرد و به راحتی قابل تغییر است.
ابزار ناخود آگاه اطلاعات خود آگاه هستند و این اطلاعات به صورت تصویرو محتوا در آن ظبط می شوند.نا خود آگاه صاحب عقل و منطق واستدلال نیست به راحتی تغییر نکرده و هنگام عمل به صورت خود کار برنامه اش را اجرا می کند.در ضمن ذهن و سیستم عصبی انسان قادر به تشخیص واقعیت از تصویر ذهنی نیست.
هر دستوری که از ذهن جهت اجرا به جسم ارسال می شود ده درصد آن مربوط به خود آگاه و نود درصد مربوط به ناخود آگاه است.
برای تغییر یک رفتار و انجام رفتاری دیگر توسط ذهن باید دستور و فرمان ذهن به طور کامل عوض شود و اگر فقط اراده کنیم که رفتارمان عوض شود هیچ تاثیری ندارد چون عملا ده درصد آن رفتار عوض می شود و نود درصد آن رفتار در ذهن مان تغییر نکرده است.به عنوان مثال برای اینکه تنوانیم صبح زود از خواب بیدار شویم باید کل رفتارمان در ذهن در مورد خواب تغییر کند و اگر بخواهیم برای بیدار شدن فقط اراده کنیم کافی نیست چون اراده مربوط به خود آگاه و ده درصد ذهنیت مربوط به رفتارمان را تشکیل می دهد و تغییر ناخودآگاه یعنی نود درصد ذهنیت رفتارمان نیز لازم است.
پس بهترین روش برای تغییر یک رفتار تغییر برنامه ناخود آگاه است که می توان با استفاده از تصویرسازی ذهنی نسبت به تغییر یک رفتار توسط ناخودآگاه که ابزار آن تصویر و محتوا است اقدام کرد.
سخنان بزرگان
سخنان بزرگان در خصوص موفقیت
- خواهی رسید به هر آنچه که به اندازه کافی خواهان آن باشی. حضرت علی
-ای برادر تو همه اندیشه ای مابقی تو استخوان و ریشه ای . مولوی
-هر آنچه ما هستیم نتیجه افکاری است که قبلا داشته ایم. بودا
- تخیل همه چیز است. تخیل پیش درآمدی است از جاذبه های آینده زندگی. انیشتن
- هر آنچه را که ذهن بتواند درک کند می تواند آنرا بدست بیاورد . استون
معجزه عدد 68
بسیاری از سخنرانان موفق به خصوص در حوزه قانون جذب نظیر ایستر هیکس نظریه جالبی دارند. آنها می گویند اگر انسان بتواند فقط 18 ثانیه روی چیزی که واقعاً می خواهد تمرکز کند ، یک زنگ بزرگ در کاینات به صدا در می آید که توجه کل هستی را به سمت این شخص جلب میکند. اگر این 18 ثانیه تا 68 ثانیه ادامه یابد دیگر کار تمام است و کل هستی به تکاپو می افتد تا برای فکر متمرکز شده یک راه حل پیدا کند . اگر آرزوست برآورده اش کند و اگر سؤال است برایش جوابی بیابد.
در نگاه اول شاید این عدد 68 ثانیه خیلی کم و ناچیز به نظر برسد . 68 ثانیه یعنی فقط یک دقیقه و هشت ثانیه و بسیاری از افراد می گویند که تمرکز به مدت 68 ثانیه هیچ کاری ندارد! خوب آیا شما هم همینطور فکر می کنید؟ بسیار عالی است! امتحان کنید. خواهید دید که هنوز 18 ثانیه اول رد نشده فکرتان منحرف می شود. ایده ای جدید بلافاصله از اعماق فکرتان ظاهر می شود و نجواگر درونی تان به سخن در می آید که جدی نگیر و دست از این بازی ها بردار و به مسایل مهم تر زندگی بپرداز و ...
ما عادت کرده ایم و در حقیقت عادت داده شده ایم که بدون فکر و بر اساس عادت زندگی کنیم! ما صبح که از خواب بر می خیزیم بدون اینکه فقط 68 ثانیه برای کارهای روزانه وقت بگذاریم شروع می کنیم به خوردن صبحانه و سرکار رفتن . بدون اینکه 68 ثانیه مستمر ناقابل برای ارزیابی کارهایمان وقت بگذاریم ، اسب سرکش ذهن را به این سو و آنسو می تازانیم تا ظهر شود و ناهاری بخوریم و استراحتی و بعد دوباره کار و سپس شب و دور هم جمع شدن و تلویزیون دیدن و بعد خوابیدن ! هر ساعت شصت دقیقه است و شبانه روز شامل 24 تا شصت دقیقه یعنی 1440 دقیقه است. اما ما خیلی مواقع در این 1440 دقیقه شبانه روزمان نمی توانیم 68 ثانیه روی یک موضوع خاص فکرمان را متمرکز کنیم!! به راستی این فکر پر جست و خیز که نمی تواند 68 ثانیه آرام بگیرد ، به چه دردی می خورد؟
فکر پریشان و ناآرام چیزی جز بی قراری و آشفتگی به همراه ندارد. پیر و جوان و زن و مرد هم نمی شناسد . فکری که نتواند آرام گیرد و چند لحظه ای روی موضوعی که صاحب فکر صلاح می داند متمرکز شود، مطمئناً به هنگام نیاز و بحران که تمرکز بیشتر لازم است ، کارآیی ندارد و فلج می شود ! باید همین الان هر کاری که داریم زمین بگذاریم و به سراغ ذهن ناآرام خود برویم و 68 ثانیه آن را مهار کنیم. 68 ثانیه به شرایطی که الان در آن قرار داریم بیندیشیم. 68 ثانیه بعد به این که واقعاً در زندگی چه می خواهیم فکر کنیم. 68 ثانیه بعد به خوشبختی های خود بیندیشیم و 68 ثانیه دیگر به این فکر کنیم که چه قدر آرام می شویم وقتی روی مشکلات زندگی خودمان با آرامش فکر می کنیم.
کاینات بیرون از بدن ما گوش به فرمان ماست تا هر چه را می خواهیم به او ابلاغ کنیم . اما به یک شرط! و آن این است که موقع دستور دادن این طرف و آن طرف نپریم! 68 ثانیه یک جا بایستیم و صریح و شفاف بگوییم چه می خواهیم . آن وقت می توانیم کناری بنشینیم و معجزه عدد 68 را در زندگی خود ببینیم.منبع مجله موفقیت