یهوه
چرا خدای عیسی یهوه نیست. خدای یهوه کیست؟ در مورد ماهیت مسیح چه می توانید بگویید؟
عیسی مسیح و اسرار کتاب مقدس مالتسف نیکولای نیکیفورویچ
2. ماهیت ثانویه میزبانان، یهوه، یهوه و شاهزاده این جهان
سه روح عالی جهانی به تدریج به نقش خود در جهان پی بردند، فعالیت الحادی خود را متوقف کردند و به ارواح مقدس تبدیل شدند. این ارواح میزبانان، یهوه و یهوه هستند. اما روح چهارم پایین که شیطان یا شاهزاده این جهان نامیده می شود، به دلیل ماهیت جهانی خود نمی تواند قدیس شود، بلکه همیشه تا زمانی که وجود دارد، بی قانونی می آفریند و خدا ستیز است. دلیل این خاصیت این است که شیطان قدرت نامعقول ارواح جهانی اولیه را که به طور پیوسته توسط خود ماده ایجاد می شود و کوانتوم های معنوی آلوده به اطلاعات ضد الهی که عملاً ضایعات معنوی خلقت حیات مادی جهانی هستند ترکیب می کند.
شیطان و شاهزاده این جهان نامهای یکسانی برای مرکز خلاق مدیریتی هستند که لژیون ارواح شیطانی-اهریمنی سلسله مراتب معنوی پایین را رهبری می کند. کلمه "شیطان" را عیسی مسیح هنگامی که در مورد ماهیت یک روح واقعی و نه مجازی که "قاتل از ابتدا" و "پدر دروغ" است صحبت کرد. به همین دلیل اعمال در این کار را در رابطه با مدیر خلاق معقول می دانم مرکز معنویتوسط ارواح جهانی پایین هر دو نام.
در حالی که بشریت زمینی از سه نژاد اول مقدس و بدون گناه بود، شیطان مقدار معنوی اطلاعات ضد الهی را از سه روح عالی جهانی میزبانان، یهوه و یهوه دریافت کرد. در آغاز خلقت جهان، این ارواح نیز گناهکار و ناپاک بودند. هنگامی که ماده از مرکز جهان و مراکز کهکشان ها خارج شد، بسیاری از ارواح فرشته ای خدمتگزار پاکسازی درونی ارواح جهانی را انجام دادند که به "جنگ در بهشت" معروف است و بخش های ناپاک روح را به فلک آسمان پرتاب کردند. اجسام سیارهای و اقمار آنها، نزدیکتر به پایینترین سطح، ابتدا سطح روح الهی است که در مراکز سیارات متمرکز است. اقمار سیارات نیز مخزن ارواح ناپاک هستند، اما ترکیب آنها از انرژی کمتر و باهوش تر است؛ در عمل، این ارواح قسمت پایین روح یهوه را تشکیل می دهند. اقامتگاه روحانی یهوه ماه و مرکز ثقل متحرک کلی سامانه زمین-ماه است که در داخل حجم کره زمین و تقریباً دو هزار کیلومتر از سطح زمین قرار دارد. در زمان ما هیچ حیات سلولی در مریخ وجود ندارد، اما وجود داشت و شکوفا شد. با این حال، پس از آخرالزمان مریخ، پدر آسمانی کوانتات روح الهی را از سطح مریخ حذف کرد و زندگی سلولی خود به خود متوقف شد. اما این بدان معنا نیست که روح پایین مریخی از نظر ذهنی و روحی کاملاً فروپاشیده و خود ویران شده است.
همه این آزمایشات غیر الهی محکوم به شکست کامل هستند. انسان زمانی می تواند یک انسان زنده بماند که سه بذر روح خلاق در روح انسانی او قرار گیرد که به درجه معینی از دانش و قدرت خلاقیت رسیده باشد. مدتی است که روح شیطانی شاهزاده این جهان نیز این حق را دریافت کرده است که بذر معنوی خود را در روح انسان قرار دهد. با این حال، بذر شیطان تنها در صورتی قادر به حضور در روح یک انسان زنده است که دو بذر دیگر از آن ارواح وجود داشته باشد که در روند تاریخ بشریت حق وقف روح انسان را با بذرهای معنوی خود به دست آورده باشند. آدم و حوا تا امروز. چنین ارواح میزبان، یهوه و یهوه هستند. به طور خلاصه، اگر بذر معنوی شیطان در روح انسان وارد شود، همیشه تحت کنترل بذرهای معنوی کاملتر است.
این متن یک مقدمه است.برگرفته از کتاب دستورالعمل هایی در زندگی معنوی نویسنده تئوفان منزوی
تلخی این دنیا چه بگوییم از وضعیت تلخ دنیا؟ از قدیم الایام همینطور بوده و تا پایان قرن هم همینطور خواهد بود. اما هر چقدر هم که حیله گر باشد، هر چقدر هم بدخواه باشد، نمی تواند جلوی مسیر واقعی کسانی را بگیرد که خالصانه برای نجات غیورند. زیرا بولیوس در ما وجود دارد نه در جهان. (مسأله 8، پی 1363،
از کتاب تمثیل های بشریت نویسنده لاوسکی ویکتور ولادیمیرویچ
بار این دنیا دو دانش آموز در مورد رساترین نماد این مفهوم بحث کردند. یکی طلا را پیشنهاد کرد، اما دیگری فکر میکرد که مرمر سفید بهتر است. هر دو موافق بودند که بار، به عنوان یک بار، به بهترین وجه با یک سنگ بیان می شود. اما معلم خاطرنشان کرد: "کوچکترین دانه اراده می کند
از کتاب برگزیده ها: عظمت و فقر متافیزیک توسط Maritain Jacques
5. نفرت از این جهان ما به پوچی افراطی افسانه های یهودستیزانه اشاره کردیم و استدلال کردیم که اگر این حماقت خود معنای پنهانی نداشت، همه چیز به چنین ابلهی نمی رسید. نفرت از یهودیان و نفرت از مسیحیان از یک منبع سرچشمه می گیرد
برگرفته از کتاب گفتگوهای معنوی نویسنده قدیس ماکاریوس مصری
گفتگو 5. تفاوت بین مسیحیان و مردم این جهان بسیار است. برخی با داشتن روح جهان در خود، در دل و ذهن خود به پیوندهای زمینی گره خورده اند. در حالی که دیگران مشتاق محبت پدر آسمانی هستند و او را به عنوان هدف همه آرزوهای خود تنها می دانند.
از کتاب انجیل توضیحی. جلد 5 نویسنده لوپوخین اسکندر
مکالمه 49. اگر انسان در سعادت دنیای دیگر شرکت نکند، دلیل کافی برای امتناع از لذت های دنیا وجود ندارد.
از کتاب انجیل توضیحی. جلد 10 نویسنده لوپوخین اسکندر
13. به همین دلیل آسمان را می لرزانم و زمین از غضب پروردگار صبایوت در روز غضب سوزان او از جای خود حرکت خواهد کرد. انبیا اغلب تحولات سیاسی را به عنوان تحولات طبیعی نشان می دهند (اشعیا 24: 19؛ 34: 4؛ ار 4: 23، 26؛ یوئیل را ببینید.
از کتاب عیسی مسیح و اسرار کتاب مقدس نویسنده مالتسف نیکولای نیکیفروویچ
23. به آنها گفت: شما از پایین هستید، من از بالا هستم. تو اهل این دنیا هستی، من اهل این دنیا نیستم. مسیح مستقیماً پاسخ دشمنان خود را به تمسخر آنها نمی دهد، بلکه به تضاد شدید بین خود و آنها اشاره می کند: او از بالا است و آنها از پایین. با این کار مسیح عمیق ترین پایه آنها را آشکار می کند
از کتاب غسل تعمید روسیه - برکت یا نفرین؟ نویسنده ساربوچف میخائیل میخائیلوویچ
36. عیسی پاسخ داد: پادشاهی من از این جهان نیست. اگر پادشاهی من از این دنیا بود، بندگانم برای من می جنگیدند تا به دست یهودیان تسلیم نشوم. اما اکنون پادشاهی من از اینجا نیست. مسیح به پیلاطس پاسخ می دهد که او به عنوان نماینده مقامات رومی، این اختیار را دارد
از کتاب سنت زندگی قرن بیستم. درباره اولیا و زاهدان زمان ما نویسنده نیکیفوروا الکساندرا یوریونا
فصل اول داستان کوتاهسیر تکاملی. انسان الهی و ارواح بعل، لشکریان، یهوه و
4. نقشه های شاهزاده این جهان و یهوه در مورد قبیله ابراهیم دنیای باستانو به ساکنانش اجازه داد تا محصول برنج را تغذیه کنند و
6. جنگ یهوه و شاهزاده این جهان. قربانیان و پیامدها شیطان یک جنگ خونین را علیه یهوه اعلام کرد و دوباره با استفاده از آن بر سر او ریخت. قوم یهودو مردمان گوی امپراتوری روم با تمام نفرت و کینه توزی خود. این از طبیعت آزادیخواه یهودیان نیست
7. روح شاهزاده این جهان و حواریون عیسی من تا حدودی در مورد مخالفت رسولان صحبت می کنم، زیرا برای اولین بار پس از قیام با آنها ملاقات کردم و از درهای بسته عبور کردم (تاکید کردم). ، عیسی مسیح ناخودآگاه آنها را از روح فریسیان پاک کرد
10. پیش از تاریخ معبد مصری شاهزاده این جهان این عمل شیطان نیاز به توضیح دارد. واقعیت این است که نسخه ای شیطانی از معبد اورشلیم از سال 401 قبل از میلاد در جنوب مصر، در جزیره الفانتین، در مجاورت اسوان وجود داشته است. ه. متعاقباً، زمانی که
فصل نهم یهودیان و روح شاهزاده این جهان در تاریخ جهان
پادشاهی از این دنیا نیست... من که یک فرد سکولار هستم، نمی توانم درک کنم که روند قدیس کردن یک "امتیاز" مکانیکی برای خدمات به میهن نیست. این یک فرآیند چند بعدی است که شامل انواع تجسم ها - اخلاقی، معنوی، صمیمی است
ارشماندریت سرافیم (تیاپوکین): نه از این دنیا، در سال 1980 با ارشماندریت سرافیم (تیاپوکین) آشنا شدم. ارشماندریت جان (کرستیانکین) به خاطر این آشنایی به من برکت داد. او همچنین به من برکت داد تا به پدر سرافیم که اعتراف کننده اسقف بود اعتراف کنم.
یهوه نام خدا در یهودیت و مسیحیت است که در عهد عتیق (تناخ) به کار رفته است. طبق کتاب مقدس، از طریق موسی به قوم یهود نازل شد. در روسی مدرن، تلفظ با لهجه در هجای اول پذیرفته شده است، اما برای زبان عبری، لهجه در آخرین هجا معمولی است.
آوانویسی چهار گرامر (YHVH) به روسی نام خدا، چهار صامت - יהוה. یهوه تلفظ احتمالی پذیرفته شده فعلی نام خدای کتاب مقدس است. تلفظ نام خدا در یهودیت تابو است، که به ویژه بر اساس دستور کتاب مقدس "اسم یهوه خدای خود را بیهوده تلفظ مکن" (خروج 20: 7) است، بنابراین فقط کاهن اعظم می دانست تلفظ واقعی (مخفی) نام معبد اورشلیم، و در دعاها از توسل Adonai (عبری، "خداوند"، "خداوند"، "قادر متعال") استفاده می شود، در زندگی روزمره - هاشم (عبری "نام").
از آنجایی که حروف صدادار در نوشتههای باستانی (عبری) مشخص نشدهاند، تلفظ واقعی نام خدا همچنان موضوع فرضیهها است، فقط حروف Yod-Hei-Vav-Hei (در رونویسی لاتین YHWH) به طور قابل اعتماد شناخته شده است. نام تحت اللفظی این نام عبری تتراگرامتون است. سامریان تلفظ یهوه یا یهوه را تا به امروز حفظ کرده اند. تلفظ یهوه با انواع یهوه، یهوه نیز از منابع مستقل سامی باستان بازسازی شده است.
صدای تتراگرام "یهووا" (در سنت روسی - یهوه) گسترده است و بخشی از تعدادی از زبان های اروپایی شده است. ایلیا شیفمن، باستان شناس و شرق شناس معروف، در مورد استفاده از کلمه یهوه می نویسد: هنگامی که حافظان سنت یهودیان عهد عتیق علائم خاصی را برای نشان دادن مصوت ها اختراع کردند، مصوت هایی از کلمه آدونایی به صامت های نام یهوه اضافه کردند. نتیجه یَهُوَه (به املای سنتی: یهوه) بود که هرگز واقعاً وجود نداشت یا خوانده نشد. یعنی یهوه نام خدا نیست، مشتق از کلمات دیگری است که نسبتاً اخیراً ظاهر شده است.
او اینجا است. یهوه فرضی (راست).
همسر یهوه برخی منابع می گویند که خداوند یک همسر و حتی دو همسر داشت. آنات و عاشرا. به عقیده برخی از محققین، در دوران گذار به توحید در میان یهودیان باستان، خداوند تنها خدا محسوب می شد، اما داشتن همسر. طبق برخی منابع (به عنوان مثال، پاپیروس های فیل)، آنات، به گفته دیگران - آشرا بود. عهد عتیق از پرستش یهودیان باستان به "ملکه آسمان" یاد می کند که ارمیا نبی علیه آن می جنگید. شواهد باستانشناختی (یافتشدههای مکرر مجسمههای اشره) نیز حاکی از وجود یک آیین گسترده از او در فلسطین، حداقل تا قرن ششم قبل از میلاد است. ه. با این حال، در میان محققان بین نامهای الهههای آشرا (همسر خدای ال) و آشتورت (ایشتر-آستارت) که در اساطیر اوگاریتی تفاوت دارند، سردرگمی وجود دارد. همانطور که یهوه در دوران باستان را میتوان با ال یا پسر ال یکی دانست.
در اوایل قرن بیستم اسنادی که بر روی پاپیروس به زبان آرامی نوشته شده بود در مصر یافت شد. معلوم شد که در الفانتین، جزیره کوچکی در مقابل اسوان، مستعمره ای از مزدوران یهودی از ابتدای حکومت پارسیان (525 قبل از میلاد) تا آغاز عصر ما در آنجا زندگی می کردند. مهاجران معبد مخصوص به خود داشتند، آنها از دخالت خود با یهودیان آگاه بودند و کاهنان آنها با کاهنان اورشلیم مکاتبه می کردند. یهودیان الفانتین چه کسی را می پرستیدند؟ البته خدای یهود که او را یهوه می نامیدند ( شکل مختصریهوه). اما همراه با او در همان معبد، دو الهه را پرستش کردند - آشام از بیتل (بیتل شهر اصلی در شمال است. پادشاهی اسرائیل; خود الهه ممکن است با اشمات سامره، که توسط آموس، 8:14 ذکر شده است) و آنات از بیتل (الهه سامی عشق و جنگ معروف) مرتبط باشد.
مشخص شد که شناسایی YHW Elephantine و یهوه عبری رایج بسیار آسان است، اگرچه اولی دارای دو همسر الهی است. محققین مذهب آن ناحیه را یهودی و نه هنجاری می دانند. برای این انحرافات از شریعت توحیدی توضیحات متعددی ارائه شده است. اولین مورد به این دلیل است که مذهب فیل، به گفته شالیت، یک شخصیت عامیانه بود. یهودیان فیل مذهب عامیانه ای را که پیامبران اولیه و ارمیا اندکی قبل از تخریب اولین معبد با آن مبارزه می کردند، با خود به مصر آوردند. البته دین عامه نیز خدای یهودیان - یهوه - را در وهله اول قرار داده است.
سایر محققان دلیل را در دوری از یهودیت هنجاری دوران معبد دوم و / یا تأثیر یک محیط بت پرستان می دانند. با این حال، یافته های اخیر در قلمرو اسرائیل این پدیده را به شیوه ای جدید توضیح می دهد. نقوشی روی یک ظرف شکسته که در کونتیلت آجرود در شمال شرقی سینا یافت شده و مربوط به آغاز قرن هجدهم است. قبل از میلاد مسیح ه.، سه چهره را به تصویر می کشد: مردی که در پیش زمینه ایستاده، زنی مستقیماً پشت سر او، و یک نوازنده نشسته در پس زمینه. روی کتیبه نوشته شده است: «تو را به نام یهوه سامره و اشره او برکت میدهم». کتیبه تدفین از مقبره ای در ال کوم (یهودیه) که قدمت آن به قرن هجدهم بازمی گردد. قبل از میلاد نیز با نامهای یهوه و آشرا به پایان می رسد. آشرا نیز مانند آنات، الهه معروف و بنا به اسناد بسیاری از پانتئون سامی شمال غربی است. به یاد داریم که خود کتاب مقدس از احترام رسمی آن در اسرائیل در قرن نهم صحبت می کند. قبل از میلاد مسیح.؛ فرقه او توسط جچبل و آتالیا تأیید شد که احتمالاً آن را از فنیقی ها به عاریت گرفته بودند. در منابع دیگر کتاب مقدس، نویسندگان یا از احترام او ابراز تاسف می کنند (دوم پادشاهان 14:13، برای مثال، جایی که از بانوی دیگری صحبت می کند)، یا او را به نقش یک درخت یا تیرک در نزدیکی محراب تقلیل می دهند (دوم پادشاهان 13:6، 17:16؛ تثنیه 16 -21 و بعد.). محکومیت ها و جنجال های تلخی که علیه او صورت می گیرد، نشانه محبوبیت و احترام اشره است. مارگالیت ادعا می کند که این نام به معنای "رفتن به پشت" است - این نام نشان دهنده نقش او به عنوان یک همسر است خدای برترکه برای نقاشی روی ظرف از کونتیلت آجرود بسیار مناسب است. بنابراین، با در نظر گرفتن نشانههای کتاب مقدس و یافتههای باستانشناسی، میتوان به این نتیجه رسید: آیین الهه، همسر ادعایی یهوه، در دوران معبد اول، و همچنین در میان مردم، در سراسر کشور رواج داشت. جمعیت یهودیفیل ها".
ظاهراً تکریم یهوه نه تنها در میان یهودیان باستان، بلکه در میان سایر قبایل سامی غربی نیز رواج داشت. در میان فنیقی ها او را به نام یوو و در بیبلوس به نام یحی (یهاوی) می شناختند. او مسئول عنصر دریا بود و حامی شهر بیروت در نظر گرفته می شد، جایی که متون اختصاص داده شده به یوو کشف شد، بدون شک تحت تأثیر افسانه های بعل حداد، خدای رعد، پسر ایلو اوگاریتی، ایجاد شده است. نام دومی در یک اسم رایج به عبری به معنای "خدا" منتقل شد و کارکردهای ایلو (ال) توسط یهوه جذب شد. در فلسطین، او حامی اتحادیه قبایل اسرائیل باستان و احتمالاً حامی ادوم به حساب می آمد. با یامو (دریا) و لویاتان مبارزه می کند و پیروز می شود. در اوگاریت و کنعان، یهوه (جاوا) یامو - خدای دریا، شکست خورده در مبارزه با بعل نامیده می شد. علاوه بر این، در دعاهای آیینی اوگاریتی، یهوه با ال یکی می شود یا او را پسر ال می نامند. فرض بر این است که در پانتئون رایج سامی غربی، یهوه/یوو ارباب عنصر آب بوده است، که احتمالاً با خدای ایا در اساطیر سومرو-اکدی مطابقت دارد (که البته مشکوک است، زیرا ایا مخالف انلیل مهیب بود. بعداً در کتاب مقدس، احتمالاً یهوه نامیده می شود)، که سیل جهانی. با این حال، چنین سردرگمی برای اساطیر مرتبط، اما همزمان نیست، اورانوس / زئوس را در میان یونانیان و دیائوس / ایندرا در میان هندوآریایی ها مقایسه کنید.
در عهد عتیق، یهوه (که معمولاً در ترجمه سینودال به عنوان «خداوند» یا «خداوند» نامیده میشود) خدای یکتاپرست شخصی قوم اسرائیل است که یهودیان را از مصر خارج کرد و شریعت الهی را به موسی داد. کیش یهوه در عهد عتیق با فرقه های دیگر خدایان سامی که به شدت مورد ارزیابی منفی قرار گرفته اند، مقایسه می شود. تاریخچه رابطه قوم اسرائیل با یهوه طرح اصلی عهد عتیق است. یهوه در کتاب مقدس به طور فعال در سرنوشت اسرائیل و سایر ملل شرکت می کند، خود را به پیامبران نشان می دهد، دستور می دهد و نافرمانی را مجازات می کند. درک شخصیت خدای عهد عتیق در مذاهب مختلف متفاوت بود آموزه های فلسفی. بنابراین، از دیدگاه مسیحی، هم بر تداوم آن در مقایسه با مفهوم خدا در عهد جدید و هم بر تفاوت بین آنها تأکید شد.
در مسیحیت ارتدکس، نام یهوه برای هر سه شخص الوهیت مناسب است. تحت نام یهوه، پسر خدا (عیسی قبل از تجسم) بر موسی و پیامبران ظاهر شد. یَهُوَه او خالق، قانونگذار، حافظ، معبود، خداوند متعال و قدرتمند است. ترجمه سینودال، به عنوان یک قاعده، تتراگرام (YHWH) را با کلمه "خداوند" ترجمه می کند. تلفظ "یهوه" در دنیای مسیحیبرای بیش از 200 سال، اما در اکثر ترجمه های کتاب مقدس به روسی بسیار نادر است (مثلاً 6: 3، پاورقی، پیش 15: 3) و با نام های دیگری (عمدتاً خداوند) جایگزین شده است.
اگر خدا نباشد این یهوه کیست؟ اگر نسخه منشأ الهی او را کنار بگذاریم، چندین نسخه داریم: یهوه یا یک شخصیت خیالی (مثل بابانوئل)، یهوه یک بیگانه است، یهوه نماینده نیروهای تاریک است. بیایید این نسخه ها را با جزئیات بیشتری تجزیه و تحلیل کنیم.
ریچارد داوکینز، یکی از شخصیتهای مشهور در «الحاد جدید»، معتقد است که یهوه «ناخوشایندترین شخصیت در تمام داستانهای داستانی است: حسود و به آن افتخار میکند. کوچک، ناعادلانه، انتقامجوی despot; یک قاتل شوونیست انتقام جو و تشنه به خون. عدم تحمل همجنس گرایان، زن ستیز، نژادپرست، قاتل کودکان، مردم، برادران، مگالومان ظالم، سادومازوخیست، دمدمی مزاج، مجرم شرور. یهوه، که توسط یهودیان پرستش می شد - کسی جز مجموعه مصر باستان، خدای تاریک صحرا، که توسط پسر اوزیریس هوروس برای انتقام از مرگ پدرش اخته شد - نمونه اولیه شیطان. به هر حال، در عهد جدید، مسیح به یهودیان چنین می گوید: «پدر شما شیطان است. و می خواهی خواسته های پدرت را انجام دهی» (یوحنا 8:44). در مسیحیت، مانند یهودیت، شیطان با مار (یک موجود خزنده) شناسایی شد. آخر چگونه ممکن است. یهوه هم آفریدگار هستی، خدای تاریک هم هست؟ او خودش خوردن میوه درخت علم به خیر و شر را منع کرد، خودش حوا را به این کار اغوا کرد و آنها را مجازات کرد؟ چرا که نه؟ اول، بیایید دریابیم که یهوه نمی تواند خالق یکتای آسمان و زمین باشد. او بیش از حد شخصی است، اعتیادهای خود را دارد، حسود، عصبانی و ویژگی های مشابه است. در کتاب مقدس، به هر حال، این به او نسبت داده نشده است. یَهُوَه - به هر طریقی خوانده میشود، جز خداوند، خداوند خدای ابراهیم و نسل او. قبلاً یهودا بود که کاهنان مسیحی شروع به نسبت دادن آنچه خالق آفریده به این جوهر کردند، زیرا آنها را شناسایی کردند. پلوتارک، مورخ یونان باستان، می نویسد: «کسانی که می گویند تایفون (ست) پس از نبرد هفت روز بر روی الاغی فرار کرد، فرار کرد و پدر اورشلیم و یهودیه شد، کاملاً آشکار و آشکار سنت یهودی را جذب می کنند. اسطوره" "درباره ایسیس و اوزیریس." این تأیید می کند که خدای یهودی یهوه یک دیو وحشتناک و تشنه به خون است که فقط شب ها بیرون می آید و از روز دوری می کند، یعنی خدای تاریک ست. چرا مسیح به یهودیان می گوید: "زیرا هنگامی که از مردگان برخیزند، نه ازدواج می کنند و نه ازدواج می کنند، بلکه مانند فرشتگان در آسمان خواهند بود" (مرقس 12:25)؟ چرا این فرشتگان در مسیحیت به صورت موجودات بی جنس (آمیب)، یعنی مردان اخته شده و بدون اندام تناسلی به تصویر کشیده نشدند؟ از این گذشته، همانطور که ست، خدای تاریکی، انزجار شد، خداوند نیز نمیتوانست چیزی که یادآور این واقعیت باشد که مردم لذتهایی دارند که برای او غیرقابل دسترس است، تحمل کند. این تنها «خدا»ی است که از شادی های نفسانی بیزار است. او سختگیر و کسل کننده است. هر شادی با او در تضاد است. شب زمانی است که همه یهودا در آن نگهداری می شوند تعطیلات مسیحی، مانند عید پاک (پصح یهودیان) - همچنین از جوهر تاریک خدای یهوه (مجموعه) صحبت می کند. و موسی بر سرداران لشکر، فرماندهان هزار و صدها که از جنگ آمده بودند، خشمگین شد، 31:15 و موسی به آنها گفت: چرا همه زنان را زنده گذاشتید؟ 31:17 پس همه پسران را بکشید و تمام زنانی را که مردی را می شناسند در بستر مرد بکشید. 31:18 و همه دختر بچههایی که تخت مرد را نمیشناختند، برای خودتان زنده بمانید. 31:28 و از سربازانی که به جنگ رفتند، یک نفر از پانصد نفر، از مردم و از چهارپایان، و از الاغ و گله، برای خداوند خراج بگیرید. 31:29 این را از نیمی از آنها بگیرید و به العازار کاهن در خداوند خداوند بدهید. 31:31 و موسی و الازار کاهن چنان کردند که خداوند به موسی امر فرمود. 31:40 شانزده هزار نفر هستند و خراج آنها برای خداوند سی و دو نفر است. 31:41 و موسی هدایای خداوند را به العازار کاهن خراج داد، چنانکه خداوند به موسی امر فرمود. آیا پس از گوش دادن به سخنرانیهای کاهنان مهربان، فکر کردید که «خدای یهوه به قربانیهای خونین انسان نیاز ندارد و این با خدایان بت پرست متفاوت است؟» این نقل قول به ما چه می گوید؟
پس از خواندن عهد عتیق، در واقع، ممکن است این عقیده به دست آید که خدای عهد عتیق، یهوه، حاصل تخیل یهودیان باستان نیست. در واقع، نوع بسیار خارق العاده ای حدود سه هزار سال پیش در خاورمیانه ظاهر شد. و نه تنها، بلکه با تیمی مشابه او، اما زیردست او. من می خواهم فوراً به خواننده هشدار دهم - به تحقیق من از منشور دینداری یا چیزی شبیه به آن نگاه نکنید. من از نظر اعتقاد به خدا بی طرف هستم. من یک تحلیل خشک و بیطرفانه از متن و مؤلفه روانشناختی کتاب مقدس انجام میدهم. پس اول - خدای یهوه و تیمش ممکن است زمینی نباشند. یعنی بیگانگان دنیای دیگری هستند. از این یافته ها تعجب نکنید. به نحوه خطاب کردن هم خود یهوه و هم اعضای تیمش به مردم توجه کنید. تعبیر «پسر انسان» که آنها از زبان روانشناسان استفاده می کنند، فاصله گذاری معروفی است. نه یهوه و نه هیچکدام از رفقای او، آنطور که آنها توصیف شده اند، خود را با مردم مرتبط نمی دانند. یعنی خودشان پسر انسان نیستند. ثانیاً برای شما عجیب نیست که یهوه در آن زمان های دور دارای دانش و توانایی های سطح مدرن بود. کسانی که با متن عهد عتیق آشنا هستند باید در مورد آن بدانند. یهوه با ویروس شناسی، باکتریولوژی، پزشکی، تحقیقات ژن آشناست. از تاثیر تغذیه بر بدن انسان آگاه است. او همچنین در جامعه شناسی و امور نظامی قوی است. این امر مستلزم رعایت هنجارهای رفتاری ذاتی در جامعه مدرن با برخی تفاوت های ظریف است. اما بعداً در مورد آن بیشتر…
علاوه بر این، او یک هواپیمای نسبتاً چشمگیر در اندازه و چندین هواپیمای کوچکتر در اختیار دارد. علاوه بر این، او در یک بالن پرواز نمی کند، بلکه بر روی دستگاه دیسک مانند ساخته شده از فلز به اندازه یک سینما، و حتی با سلاح های پرتو در هواپیما پرواز می کند. این دستگاه می تواند به طور مستقل با استفاده از اصل جت پرواز کند. و با کمک چهار ناو مجهز به ملخ مانند هلیکوپتر و همچنین تاشو حرکت کنید. ناوها دارای پایه های فرود مانند فضاپیماهای مدرن هستند و به چرخ های بخش اصلی مجهز هستند. مجهز به دستکاری در زیر پیچ ها، که در عهد حزقیال نبی آن را شبیه دست انسان نامیده است. کتاب حزقیال نبی در عهد عتیق را فقط با دقت بخوانید. شما از طرح شگفت زده خواهید شد. این کتاب «جلال خداوند» را توصیف میکند که پیش از این در کتاب مقدس آمده است. برای اولین بار در Exodus. با این حال، تنها پس از خواندن حزقیال می توانید بفهمید که چیست.
جلال برای پروردگار. هواپیمای واقعی
تعداد کمی از مردم می دانند که متخصص برجسته، مهندس ناسا جوزف بلومریچ، در عهد عتیق "جلال خداوند" مشغول بوده است. او "جلال خداوند" را کاملاً دقیق در نقاشی بازتولید کرد. و دستگاه چرخهای بخش این شکوه پرواز خداوند را باز کرد. او همچنین این اختراع را به ثبت رساند. اگرچه برای دیدن یک دیسکت با سلاح در جلال خداوند لازم نیست متخصص ناسا باشید. فقط متن کتاب مقدس را با دقت بخوانید و آنچه را که پیامبر توصیف می کند تصور کنید. خواننده مدرن یک مزیت نسبت به خواننده گذشته دارد - دانش و توانایی مقایسه با فناوری های مدرن هوافضا. واضح است که برای یهودیان باستان پدیده ای مانند سفینه فضایی و کسی که آن را کنترل می کند کسی جز خدا نیست. سلاحی بی سابقه که یهوه با آن ده ها هزار نفر را در عرض چند دقیقه نابود می کند. پرواز می کند و با سر و صدا و غرش پرواز می کند، در حالی که ابری را که پر از نور شعله است، برمی خیزد. گاهی اوقات خواندن انسان شگفت زده می شود - اصلاً چگونه می توان چنین چیزی را در کتاب مقدس توصیف کرد. اما موضوع دیسکت در کل جریان دارد کتاب عهد عتیق. به همین دلیل است که خداوند برای همه مردم خاورمیانه وحشت ایجاد می کند. و یهودیان از هر کسی که حمله کنند می ترسند. قربانی ها را با آتشی می سوزاند که از ناکجاآباد می آید. سنگ را می شکافد و زمین را باز می کند. این بیماری بر افراد مبتلا به زخم و سایر بیماری ها تأثیر می گذارد - همه اینها برای مردم آن زمان ناشناخته بود. البته از نظر آنها او خداست. اما چیزی که من را شگفت زده کرد «طبیعت زمینی» او بود. علاوه بر این، شخصیت او شیطانی است. با همه تفاوتش با مردم، مثل چیزی زمینی و انسانی رفتار می کند. بیگانگان به زبان قابل فهم برای مردم صحبت می کنند. آنها شبیه مردم هستند که در وصیت نامه نیز کاملاً توضیح داده شده است. مثل انسان می خورند و می نوشند. آنها لباس می پوشند، اگرچه شبیه لباس های مردم باستان نیست. حزقیال نبی در ورودی آشیانه دیسکت مورد استقبال مردی قرار گرفت که شبیه برنج درخشان بود. (حزقیال فصل 40) یافتن دلیلی برای چنین تفاوتی با افراد دیگر دشوار است. لباس های ظاهرا فلزی. در دستانش یک چوب اندازه گیری و یک طناب بود. او حزقیال را به مدت طولانی و به تفصیل با ساختار آشیانه و کل مجموعه ساختمان های اطراف آن آشنا می کند. به پیامبر دستور داده شد که همه چیز را به تفصیل مستند کند و به مردم برساند. با این حال، تنبیه کنندگان شهر با سلاح های مخرب در دست، با پوشش خود متمایز می شوند. آنها توسط خداوند فرستاده شدند تا ساکنان شهر اورشلیم را به دلیل پرستش خدایان دیگر نابود کنند. اما در اینجا روش استثنا را در توضیحات می بینیم. آنها شش نفر بودند، اما یکی با لباس کتانی همراه با ساز کاتبان بود. لباس بقیه با اسلحه شرح داده نشده است. اما بدیهی است که آنها در کتان پیچیده نشده بودند، اگر آنها در سکوت و به طور مؤثر اکثر ساکنان اورشلیم را نابود کردند. آنچه را که مرد لباس کتانی در پایان عملیات به خود یهوه گزارش داد. آنها چه کسانی هستند؟ اندازه این سلاح به وضوح کوچک است، زیرا گفته می شود همه آن را در دست دارند. اهالی از سر و صدا و فریاد فرار نکردند. عقیده ای وجود دارد که یهوه یک درجه نظامی خاص از بیگانگان است که روی زمین از نیروهای قدرتمندتر پنهان شده اند. شاید پس از جنگ خدایان که در سالنامه ها و افسانه های دوران باستان شرح داده شده است. مکان برای او آشناست. مردم زمین هم همینطور. و ظاهراً در انتظار کمک خود او و تیمش منتظر کشتی بودند که آنها را سوار کند. و برای اینکه وقت را تلف نکند، چند نفر را برای منافع شخصی «رام کرد».
یک واقعیت جالب، بدوی بودن برخی از نیازهای یهوه است. مثلاً مراسم قربانی برای یهودیان واجب است. تکنولوژی بالا و فداکاری به نوعی با یکدیگر جور در نمی آیند. گوشت قربانی یهوه با لیزر می سوزد و باعث هیبت مردم می شود. اما در اینجا واضح است - شما باید غافلگیر شوید و بزرگان را مجبور کنید به خود ایمان داشته باشند. اما چرا او حتی با چنین بدوی در سطح خود دست و پنجه نرم می کند؟ آیا نیازهای تیم و کل مجموعه مستلزم مشارکت کل مردم بود؟ یهوه خیلی حریصانه یهودیان را غارت می کند. بهترین آذوقه، پوست و پارچه، روغن و فلزات گرانبها. سرب هم لازم بود که خیلی جالبه. ظاهراً یهوه همه اینها را به خاطر سود پس انداز نکرده است. به احتمال زیاد نیاز به تغییر طلا و نقره برای مواد مصرفی برای تعمیر و نگهداری هواپیما وجود داشت. اما او با چه کسی تغییر کرد؟ می توان فرض کرد که تجهیزات لازم در پایگاه بوده است. بعد یهوه از یکی برای طلا و نقره فقط مواد خام خرید. به عنوان مثال فلز. اما تولید سوخت، ذوب فولاد و سایر کارهای با فناوری پیشرفته در حال حاضر یک شرکت کامل است. و ظاهراً بر اساس همه اینها بود. کارگران باید آموزش ببینند و تغذیه شوند. مسکن فراهم کند. این طمع او را توضیح می دهد. کارکنانی که در این پایگاه خدمت می کردند بسیار زیاد بودند. ظاهراً آنها لاویانی بودند که توسط بیگانگان آموزش دیده بودند. آموزش مشابهی را در ساخت تابوت عهد می بینیم. خود یهوه به موسی میگوید که او حکمت و مهارت را در اربابان یهودی قرار داده است. قلمرو اطراف مجموعه ده ها کیلومتر مربع را در بر می گرفت. و در عید فصح، یهودیان پنجاه لاشه گوساله را به پایگاه آوردند، بدون احتساب گاوهای کوچکتر برای ذبح. شراب، نان و غیره به طور کلی، همه اینها به بهترین وجه در کتاب حزقیال نبی بیان شده است. بلکه یهوه خود را صرفاً به دلایل سودگرایانه با مردمی بدوی و عموماً کوچک مرتبط میدانست. او را تامین کردند. و از آنجایی که یهودیان نسبتاً کمی بودند و هیچ جایی برای فرار در بیابان وجود نداشت، خداوند به راحتی می توانست بردگان خود را کنترل کند و در صورت شورش آنها را مجازات کند. کاری که او به طور دوره ای با کمک سلاح های روی دیسکت خود انجام می داد. پانزده هزار یهودی در عرض چند دقیقه با لیزر بریدند. آنها قیام کردند و شروع به تحت فشار قرار دادن موسی کردند. علاوه بر این، یهوه قوم یهود را از بردگی مصر آزاد کرد. الان مدیون او هستند.
اما اصلاً یهوه و همراهانش از کجا آمده اند؟ آنها چه هستند؟ آنها قرن ها بدون مرگ زندگی می کنند، حداقل خود یهوه. سخنان او "به نیاکان شما - ابراهیم، اسحاق، یعقوب در وفاداری به شما سوگند یاد کردم." اما حداقل سه نسل است. در این دوره چنین تمدن های بسیار پیشرفته ای روی زمین وجود نداشت. و با قضاوت بر اساس متن عهد عتیق، یهوه برای مدت طولانی در نزدیکی زمین می چرخد. بله، آنها شبیه مردم هستند. چگونه فناوری پیشرفته را با زمان دو تا سه هزار سال پیش پیوند دهیم؟ یک نسخه باقی مانده است - بیگانگان فضایی که زمین و ساکنان آن را به خوبی می شناسند. آنها شبیه ما نیستند، اما ما شبیه آنها هستیم. ظاهراً چندان دور نیست منظومه شمسیتمدن پیشرفته تری وجود دارد. پرواز از آن به زمین چند صد سال طول می کشد. نمایندگان آن به طور دوره ای به سمت ما پرواز می کنند و مانند میزبان رفتار می کنند. به احتمال زیاد این سازندگان ما هستند. فقط گاهی خوب و مهربانند و گاهی مثل یهویی. و بعد زمینی ها هزاران سال است که دین بازی می کنند. خیلی خوبه که الان می تونی اینقدر با آرامش همه چیز رو حل کنی. زمان نتیجه گیری بدون خدا فرا رسیده است.
چه چیز دیگری در مورد روانشناسی یهویی جالب است؟ او قادر به دوستی است، دوستی واقعی انسانی. مثلا با موسی. حضرت موسی به قدری مورد محبت خداوند قرار گرفت که خداوند به نظر موسی گوش فرا داد و غالباً به درخواست موسی امتیازاتی داد. خداوند به خاطر موسی پانزده هزار یهودی را کشت. یعنی جان موسی بالاتر از جان قوم یهود ارزش داشت. تمام لشکر یهودیان دیدند که چگونه موسی به دور از همه مردم به خیمه رفت و در آنجا مانند یک دوست با خدا صحبت کرد. در همان زمان، ستونی از ابر لزوماً از آسمان فرود آمد. گاهی می نویسند که جلال خداوند سقوط کرد. هر چند نزدیکترین اقوام موسی نیز به یهوه نزدیک بودند. برادر هارون، خواهر مریم و فرزندانشان. یعنی باز هم نشانه های صرفا انسانی در رفتار وجود دارد. نمی توانم تحمل کنم که مومنان از یهوه واهی آسمانی بسازند. موجودی انتزاعی که برای هیچکس قابل دسترسی نیست و همه چیز روی زمین را کنترل می کند، اما شما نمی توانید آن را لمس کنید. اما انگیزه آنها برای من روشن است. اما کتاب عهد عتیق بسیار صادق است و مانند آن در آنجا وجود ندارد. یهوه مدام با مردم در ارتباط است. فقط از طریق واسطه. او در صورت تقصیر کاملاً واقعی از او دیده می شود، شنیده می شود و تحمل می شود. و هیچ کجای عهد نمی گوید که یهوه جایی در ابرهاست. به خصوص زیردستانش از تیم. چگونه به زمین آمدند؟ و حتی چهره هایی مثل یهوه هم پنهان نیست. و البته منحصر به فرد ترین مخاطب موسی است. در کتاب اعداد در فصل 12 می بینیم که جلال خداوند از آسمان نازل شد و خود یهوه در تحلیل رسوایی موسی با برادرش هارون و خواهرش مریم می گوید: «اگر در رؤیا یا در رؤیا به کسی ظاهر شوم. خواب ببین، پس در مورد بنده ام موسی چنین نیست. او در تمام خانه من وفادار است. دهان به دهان با او سخن می گویم و آشکارا و نه فال، و او تصویر خداوند را می بیند. و چرا از سرزنش بنده من موسی نترسیدی؟ و مریم را مانند برف جذام زد. و جلال خداوند از خیمه جلسه خارج شد - هواپیمای دیسکی پرواز کرد. سپس موسی از خداوند التماس کرد که خواهرش را شفا دهد. یهوه آرام گرفت و خواسته موسی را برآورد. خوب، واهی آسمانی چه ربطی به آن دارد؟
و اکنون در مورد تفاوت ظریفی که کمی پیشتر در مورد آن صحبت کردم. چنین شگفتی می کند حقیقت جالب- خداوند به اجرای ده فرمان و بسیاری از احکام خوب دیگر که به طور کلی بد نیستند، وادار می کند. با معیارهای اخلاقی انسانی کاملاً شایسته است. اما این زمانی است که نوبت به خود یهودیان می رسد. در جامعه یهودی اما در رابطه با افراد دیگری که متعلق به او نیستند، می توانید هر کاری که می خواهید انجام دهید. یهودیان مجاز به کشتن، دزدی و تجاوز هستند. نفرت مستقیم از نمایندگان بشریت که او را نمی پرستند و تابع او نیستند. در کتاب اعداد چ. 31 به طرز جالبی رفتار یهودیان را در رابطه با مدیانیان شکست خورده توصیف می کند. همه کشته شدند، سوزانده شدند و شهر را غارت کردند. زنان و کودکان مدیان را به اسارت گرفتند. اما موسی و الیازار که به استقبال آنها رفتند، فریاد زدند - همه کودکان و زنان ذکور را بکشید. و تمام بچه های اناث که بستر مرد را نشناخته اند برای خودت زنده بمان. و چرا؟ بالاخره یهوه دستور داد و موسی فقط اجراش کرد. به چه حقی مردم زمین را به دو دسته خود و نه آنها تقسیم می کنید؟ چرا چنین تشنگی برای جنگ و کشتار؟ تازه از سربازی خارج شده عدم تعادل در شخصیت، عصبانیت، کینه توزی. آیا این خدایی است که همه چیز را آفریده است؟ خیلی ابتدایی او در خاورمیانه غوغا کرد، بین اعراب و یهودیان نزاع کرد و هیچ چیز شایسته ای را پشت سر نگذاشت. با اهرام مصر مقایسه کنید. مقایسه با Theo Tihuacan در مکزیک، با پلت فرم Baalbek در لبنان. اینجاست که «خدایان» کار کرده اند! اینجاست که عجایب تکنولوژی است. مورخان جهان هنوز در گیجی هستند. چه کسی می توانست آن را انجام دهد؟ چه ماشین ها و ابزارهایی برای بریدن سنگ ها به قطعات صدها هزار تنی استفاده شد. بله، چگونه آن را برش دادند - در یک هواپیما. نصب شده در هر نقطه بر روی یک صخره محض. در تمام قاره ها به ارث رسیده است. اینها خدایان بودند! و آنها ده ها هزار نفر را نکشتند. و مجبور به پرستش خود نشدند. آنها علوم، پزشکی، کشاورزی تدریس می کردند. و یهوه به دلایلی از آن خدایان دیگر متنفر بود. او احتمالاً می ترسید، زیرا مصر ویران نکرد. پس او به هم ریخت و در بیابان پنهان شد. و با این حال یهوه غریبه است. اگر واقعاً قادر مطلق بود به صحرای عربستان و یهودیان محدود نمی شد. در حال حاضر مردم و فرهنگ های کاملاً توسعه یافته در سراسر زمین وجود دارد. او حتی به آنها دست نزد! من چنین باری را حمل نمی کنم. محدود به خاورمیانه است. اگرچه او به موسی مباهات کرد - تمام زمین مال من است! بهتر است بگوییم کل صحرای عربستان - صادقانه تر است.
رفتار او به مقام پایین او در میان خدایان واقعاً قادر مطلق خیانت کرد. اما یک بار روی زمین و بدون رقابت، خودش را به نهایت رساند. ظاهراً فواصل کیهانی و تأثیرات نسبیتی زمان در طول پروازهای فضایی به او این امکان را داد که به نحوی از همراهی خداوند متعال که سیاره ما را بازدید کرده بود خارج شود. و در حالی که آنها به خانه پرواز کردند، او به زمین بازگشت. یا «برگردانده شد». واقعیت ناپدید شدن او جالب است. او با تیم کجا رفت؟ او به صورت دوره ای ظاهر می شود. یهوه کاملاً آشکارا و به صورت نمادین پس از اتمام ساخت خانه خداوند توسط سلیمان پادشاه ظاهر شد. یعنی با توجه به مدت سلطنت سلیمان می توان ظهور یهوه را در یک منطقه معین محاسبه کرد. «وقتی سلیمان از دعا به پایان رسید، آتشی از آسمان نازل شد و قربانی سوختنی و قربانیها را گرفت. و جلال خداوند تمام خانه را پر کرد. و کاهنان نتوانستند وارد خانه شوند زیرا خانه از درخشش جلال خداوند پر شده بود. و جمیع بنیاسرائیل چون دیدند که چگونه آتش از آسمان نازل شد و جلال خداوند بر خانه نازل شد، با صورت بر زمین و بر سکو افتادند و تعظیم کردند. و سلیمان پادشاه بیست و دو هزار گاو و یکصد و بیست هزار گوسفند قربانی کرد. هیچ چیز آنچنان که یهودیان خوشحال شدند. ما برای افتخار راه افتادیم. جالب است - این عبارت از متن عهد متولد شد؟ بنابراین من در زمانشناسی قوی نیستم، اما واقعیت آشکار است - در پایان لحظهای در تاریخ اسرائیل فرا رسید که یهوه دیگر ظاهر نمیشود. و چرا؟ برای این شاید چندین دلیل وجود داشته باشد. او می توانست به خانه برود. بیگانگان رفته اند. اما این یهوه به هیچ یک از پیامبران - واسطه ها نگفته است. بالاخره می توانست پیر شود و بمیرد. بالاخره هیچ چیز برای همیشه ماندگار نیست. او می توانست در یک سانحه هواپیمای دیسکی بمیرد - همچنین یک نسخه. هواپیما گاهی اوقات سقوط می کند. بنابراین مسئله ناپدید شدن او به طور کلی باز باقی می ماند. پایگاه او در کوه تا کنون پیدا نشده است. حتی اگر اصلاً دنبال آن نباشند. و بالاخره زمان زیادی نگذشته است. و ساختمان نمایان بود. تراس مانند. ابعاد 250 در 250 متر. همچنین بسیار هوشمندانه طراحی شده است. و در سمت جنوب، همانطور که بود، ساختمان های شهر (حزقیال فصل 40). شاید پرواز کردن همه چیز را خراب کرد. او ردهای خود را برای هر موردی پوشانده بود. تنها چیزی که از یهوه باقی مانده داستان عهد عتیق است. اما نه توسط خود یهوه بلکه توسط شاهدان عینی آن وقایع نوشته شده است. بنابراین، شما باید متن را به طور جدی فیلتر کنید. جهل یهودیان باستان را در نظر بگیرید. در مورد نگرش خاص آنها نسبت به آنچه برای آنها اتفاق افتاده است. روی تصویر توضیحات. هر چند که عالی هستند. دقت توضیحات برای تحلیل متن کافی است.
به طور کلی، بسیاری حتی گمان نمی کنند که جدا کردن عهد عتیق چقدر جالب است. این یک فعالیت بسیار جالب است. با تجزیه و تحلیل متون متوجه می شوید که خداوند مهم نیست که چه کسی بوده است، قطعا او خالق قادر مطلق نبوده است.
لطفا به من بگویید، کارگردان ایوانف - آیا "کارگردان" یک نام یا موقعیت است؟ و آقای ایوانف - "آقا" این یک عنوان است یا یک نام؟ پس چگونه می گویید خدا و خداوند نام است؟ خدا یک نام دارد، و شما به چهار دستور YHWH استناد می کنید که بیش از 7000 بار در کتاب مقدس آمده است. در سراسر جهان، قرائت او به عنوان یهوه یا یهوه گزارش شده است، پس چرا این را در پاسخ خود تمام نمی کنید و خروج 3:15 را نقل نمی کنید؟ بیایید صادقانه این تتراگرام را در همه جاهایی در کتاب مقدس که در متون اصلی آمده است درج کنیم. من به پاسخ شما امیدوار نیستم، اما خوشحالم که هنوز افرادی هستند که کتاب مقدس را می خوانند و مراقبه می کنند. خداحافظ.
کشیش آفاناسی گومروف، یکی از ساکنان صومعه سرتنسکی، پاسخ می دهد:
مسئله اسماء الله در قدیم حل شده است و دیر پاتریستیکو همچنین در علم کتاب مقدس. هم نمایندگان الهیات پدری و هم دانشمندان در زمینه علم کتاب مقدس بر این عقیده هستند که کتاب مقدس چندین نام الهی را بر ما نازل می کند. این تنها توسط نمایندگان برخی از فرقه ها، به ویژه، "شاهدان یهوه" مورد مناقشه است. آنها ادعا می کنند که تنها یک نام پنهان (یَهُوَه) وجود دارد که به آن احترام می گذارند. هر چیز دیگر، آنها می گویند، عنوان. این گفته کاملاً مغایر با متون مقدس است.
نویسندگان مقدس از کلمه شم (نام) استفاده می کنند. این نه تنها برای خدا، بلکه در مورد مردم نیز صدق می کند. در کتاب خروج (3: 13-15) وجود دارد. حضرت موسی می پرسد: و به من می گویند: نام او چیست؟ خداوند به موسی فرمود: من همانی هستم که هستم. متن عبری شامل یک کلمه چهار حرفی است: yod، r(x)e، vav، r(x)e (YHWH). این کلمه تتراگرامتون (تترا - چهار؛ گراما - حرف) نامیده می شد. مدتی است که یهودیان این نام را تلفظ نکرده اند. یکی از سنت های یهودی شروع این ممنوعیت را به زمان کشیش اعظم سیمون عادل (قرن 3 قبل از میلاد) می رساند که پس از مرگ وی کاهنان استفاده از تتراگرام را حتی در عبادت متوقف کردند. بنابراین نام دیگری در کنار تتراگرام قرار گرفت که آن نیز از چهار حرف الف، دالت، نون، ید تشکیل شده است. به جای تتراگرام - Adonai تلفظ می شد. برخلاف عنوان سلطنتی آدونی (ارباب، استاد)، آدونای (خداوند من) در کتاب مقدس فقط به خدا اشاره می کند. در تعدادی از جاها، این نام به عنوان یک جذابیت قبلاً در متون باستانی یافت می شود:; ; سه شنبه 9:26; الفبای عبری فقط از 22 صامت تشکیل شده است. در حدود قرن ششم ق. سیستمی از صداها (nekudot)، masoretes (عبری mazar - افسانه) ظاهر شد، یعنی. نگهبانان افسانه، به طور عمدی صداهای مصوت را از نام آدونای به تتراگرام منتقل کردند. دانشمندان اروپایی قرون وسطی متوجه این قرارداد نشدند و املای این حروف صدادار را با حروف صدادار تتراگرام خود اشتباه گرفتند. بنابراین، برای چندین قرن، تتراگرام به اشتباه تلفظ می شد - یهوه. با این حال، در قرون 16 - 17، تعدادی از دانشمندان برجسته عبری (Buxtrophy، Drusius، Capell، Althingius) به چنین قرائتی اعتراض کردند. از آنجایی که تلفظ دقیق در ازای آن ارائه نشد، همچنان به همان صورت بود - یهوه. در نیمه اول قرن نوزدهم، محقق آلمانی ایوالد، قرائت دیگری را پیشنهاد کرد - جهوه (یاهوه). این پیشنهاد بلافاصله پذیرفته نشد، اما تنها پس از حمایت محققان برجسته ای مانند Genstenberg و Reinke. قرائتی که ایوالد پیشنهاد کرده است، کشف نام واقعی نیست. با روش فیلولوژیکی به دست آمد. بنابراین دو گزینه ممکن است: جهوه و جهوه. بر اساس داده های تاریخی، محقق برجسته ما اسقف اعظم، تلفظ جهوه (یهوه) را قابل قبول ترین دانسته است.
علیرغم داده های دقیق علم کتاب مقدس، نمایندگان فرقه "شاهدان یهوه" "دگماتیک" خود را بر اساس خواندن اشتباه تتراگرام ساختند. نویسنده نامه در مورد تعلقات مذهبی خود صحبتی نمی کند، اما ترحم او تصادفی نیست. "در سراسر جهان، خواندن او به عنوان یهوه یا یهوه منتقل می شود." اول از همه باید بپرسیم: نام چیست؟ یهوه یا یهوه؟ پس از همه، آنها کاملا متفاوت هستند. ثانیاً، آیا "خواندن به عنوان یهوه" در سراسر جهان یا در میان اعضای یک فرقه انجام می شود؟ من نظر نه یک الهیدان ارتدوکس، بلکه یک استاد عبرییست مدرن در دانشگاه هاروارد، توماس او. لمبدین، در مورد نام موجود در تتراگرام را ذکر خواهم کرد: «در ابتدا، به احتمال زیاد به عنوان یهوه تلفظ می شد. سپس از سر تقوا از گفتن آن منصرف شدند و هنگام خواندن با صدای بلند، عدونی را جایگزین آن کردند. این رسم که چندین قرن قبل از میلاد به وجود آمد. و ماسوریت ها را در علائم نگارشی خود منعکس کردند و آواز کلمه Adonay را به ایستادن در متن کتاب مقدسحروف [در متن نویسنده، تتراگرام به خط عبری آمده است - yod، r(x)e، vav، r(x)e]. بنابراین یک املای ترکیبی متولد شد که هیچ تلفظ واقعی را منعکس نمی کرد. بعداً ، املای مشروط مازورتی به معنای واقعی کلمه توسط دانشمندان اروپایی خوانده شد - از این رو شکل نادرست "یهوه" که با خواندن سنتی قدیمی یا متأخر مطابقت ندارد "(توماس او. لامبدین. کتاب درسی زبان عبری ، ترجمه شده از انگلیسی ، M. ، 1998، ص 117). در مورد تلفظ یَهُوَه، عبریای دانشمند تنها به احتمال زیاد می نویسد: «به احتمال زیاد به صورت یهوه تلفظ می شد». در ادبیات الهیات مدرن غرب، یهوه بسیار زیاد دیده میشود، اما آیا میتوان اسمی را دعا کرد که برای ما آشکار نشده، بلکه از طریق تحقیقات زبانشناختی به دست آمده باشد. اگر خود دانشمندان به صحت آن اطمینان کامل نداشته باشند، آیا می توان آن را در نماز گنجاند؟
مسیحیان ارتدکس چگونه طرح کلی کتاب مقدس تتراگرام را تلفظ می کنند؟ در توافق کامل با سنت معبد عهد عتیق. از آنجایی که آدونای (خداوند) در معبد خوانده شد، 72 مترجم یهودی در قرن سوم قبل از میلاد به یونانی ترجمه شدند. Curios (خداوند) به جای تتراگرام قرار گرفت. رسولان مقدس به کتاب مقدس یونانی روی آوردند. این را تجزیه و تحلیل متن انجیل ثابت می کند. به دنبال آنها، ما تلفظ می کنیم - خداوند.
اجازه دهید یک سؤال اساسی دیگر را بررسی کنیم: آیا یک نام خدا وجود دارد یا چندین نام وجود دارد؟ بیایید به کتاب مقدس بپردازیم.
1. همان کلمه شم (نام)، مانند خروج (3: 13-15)، در مکانهایی که هیچ تتراگرافی وجود ندارد، وجود دارد: «نباید خدایی غیر از خداوند را پرستش کنید. زیرا نام او حسادت است. او خدای حسود است "(). در کتاب مقدس عبری آمده است: Shemo El-Kanna (نام خدا حسود است).
2. در کتاب اشعیا می خوانیم: "نجات دهنده ما خداوند صبایوت است، نام او قدوس اسرائیل است" (). به زبان عبری متن: Shemo Kedosh Yisrael. آیا باید به عقاید از پیش تعیین شده خود اعتماد کنیم یا به اشعیا نبی؟ در کتاب او، نام خدا، قدوس اسرائیل، 25 بار آمده است (1:4؛ 5:19، 24؛ 10:20؛ 12:6؛ 17:7؛ 29:19؛ 30:11-12. ، 15؛ 31:1؛ 37:23؛ 41:14، 16، 20؛ 43:3، 14؛ 45:11؛ 47:4؛ 48:17؛ 49:7؛ 54:5؛ 60:9، 14 ). از متن کاملاً واضح است که مقدس اسرائیل به عنوان نام خدا استفاده می شود. کافی است آن جاهایی را بگیرید که کاملاً مترادف با تتراگرام است. به عنوان مثال، "آنها از صمیم قلب به خداوند، قدوس اسرائیل اعتماد خواهند کرد" (10:20). در قسمت اول این آیه یک تتراگرام وجود دارد.
3. «فقط تو پدر ما هستی. زیرا ابراهیم ما را نمی شناسد و اسرائیل ما را از آن خود نمی شناسد. تو ای خداوند، پدر ما، از قدیم الایام نام تو: "نجات دهنده ما" "(). دوباره در متن عبری همان کلمه ای وجود دارد که در خروج 3: 13-15) - شمو (نام). گوئل (نجات دهنده) به عنوان نام خدا در جاهای دیگر یافت می شود کتاب مقدس.
4. پروردگار صبایوت نام اوست "(). نام دیگری در اینجا نشان داده شده است - Sabaoth (Heb. Tsevaot؛ از موجودات. Tsava - ارتش). ما همچنین با پیامبران دیگری در این مورد ملاقات می کنیم: "یهوه خدای صبایوت نام اوست" (); "نام تو بر من خوانده می شود، خداوند، خدای صبایوت" ().
5. اسامی دیگر نیز استفاده شد: ال (قوی، قوی)، الوهیم (در کتاب مقدس یونانی - تئوس؛ در اسلاوی و روسی - خدا)، الشادای (در کتاب مقدس یونانی - پانتوکراتور؛ در انجیل اسلاو و روسی - قادر مطلق. ذکر دعای هر یک از آنها به معنای ذکر نام پروردگار بود.
این عقیده که چندین نام الهی در عهد عتیق وجود دارد، تنها نظر الهیات ارتدکس نیست، همانطور که نویسنده نامه ادعا می کند. من مجدداً به نظر یک عبری دانشمند غیر ارتدوکس استناد می کنم. توماس او. لمبدین در کتاب درسی عبری پاراگراف ویژه ای را با عنوان "Excursus: نام های خدا در عهد عتیق" برجسته کرد: "بیشتر اوقات خدا در عهد عتیق با نام های Elohim و YHWH نامیده می شود ... اضافه کردن حروف اضافه باشد. , le و ke به نام های Elohim و Adonay یک ویژگی دارد: الف ابتدایی در تلفظ همراه با مصوت پس از آن گم می شود» (ص 117-18).
بحث ما یک بحث کلامی دانشگاهی نیست، بلکه از اهمیت اساسی برخوردار است. موضع بیان شده در نامه مخالف دکترین است تثلیث مقدس. برای این منظور، الوهیت عیسی مسیح و روح القدس انکار می شود. برای پرهیز از اشتباهات و هذیان های خطرناک، باید از عقاید تنگ نظری که ذهن و چشم روحی را به هم می بندد، خلاص شد. مکاشفه در مورد تثلیث مقدس در عهد جدید آمده است. در انجیل متی، خداوند ما عیسی مسیح با فرستادن شاگردان می گوید: "بروید و همه امت ها را شاگرد سازید و آنها را به نام پدر و پسر و روح القدس تعمید دهید" (28:19). شناخت پدر بدون اعتقاد به الوهیت پسر غیرممکن است: «ما همچنین می دانیم که پسر خدا آمد و به ما نور و فهم داد تا خدای حقیقی را بشناسیم و در پسر واقعی او عیسی مسیح باشیم. این خدای حقیقی و حیات جاودانی است.
این منتخب از نقل قولها از کتاب مقدس برای نشان دادن این است که مسیح، یهوه (یَهُوَه) تجسد یافته است.
در ارتباط با نمایندگان شاهدان یهوه، مسئله الوهیت مسیح و استفاده از نام خداوند "یهوه" اغلب مطرح می شود.
برای مسیحی ارتدکساین ایده که عیسی مسیح خدای واقعی و خالق جهان است بدیهی است. با این حال، برای یکی از پیروان شاهدان یهوه، عیسی مسیح یک فرشته، "خدا" و "خداوند" است که به زمین آمده است، اما در عین حال فقط مخلوق یهوه است.
در عین حال، به نظر ما بحث در مورد واژه های «خدا» و «رب» نابجاست. با تمام استدلال های ما، شاهدان یهوه استدلال های متقابل خواهند داشت، زیرا درست مانند روزهای اول شورای جهانیآریایی ها به دنبال کتاب مقدس برای حمایت از بدعت خود بودند.
بیایید سعی کنیم آن را بفهمیم: موضوع اینجا چیست؟
برای شروع، اجازه دهید به استدلال معمول مسیحیان به نفع الوهیت پسر خدا بپردازیم تا منطق استدلال طرفداران شاهدان یهوه را درک کنیم و استدلال هایی را به آنها ارائه دهیم که درک آنها از ما را در نظر بگیرد. کلمات
متون کتاب مقدس حاوی تعداد کافی نشانه هایی است که به فرد اجازه می دهد به این نتیجه برسد که عیسی مسیح واقعاً خدای واقعی است. اینها عبارتند از به اصطلاح. "رژه ای از القاب" که او را به عنوان پسر خدا، خداوند و حتی خدا توصیف می کند. با این حال، نباید فراموش کرد که در طول زندگی زمینی عیسی مسیح، این مفاهیم به طور بی چون و چرا به خدای واقعی اشاره نمی کردند، بلکه دارای طیف گسترده ای از معانی بودند که لبه پایینی آن حتی در مورد مردم عادی نیز صدق می کرد.
به ویژه، تفکر یهودی و بت پرستان به خوبی می تواند اعتراف کند که یک یا شخص بزرگممکن است پسر خدا خوانده شود و در هر دو جامعه تعبیر «پسر خدا» می تواند دلالت بر الوهیت داشته باشد.
یک یهودی ارتدکس در طول زندگی زمینی خداوند عیسی مسیح دریافت که "به اصطلاح خدایان وجود دارند ... زیرا خدایان بسیار و اربابان بسیار هستند" (اول قرنتیان 8: 5)، اما اساس ایمان او این بود. که «هیچ خدای دیگری جز یکی نیست» (اول قرنتیان 8:4). این خدا خود را در عهد عتیق با نام منحصر به فرد یهوه آشکار کرد که (برخلاف القاب «خدا»، «ادونای=خداوند» و غیره) فقط به خدای واقعی و موجود تعلق داشت که در مقایسه با آن «همه خدایان اقوام بت هستند» (مزمور 95:5).
به همین ترتیب، کلمه یونانی Κυριος (خداوند/استاد) میتواند به معنای طیف وسیعی از درجات کرامت باشد - از شکل احترام آمیز خطاب به معلم یا قاضی تا عنوان خود خدا. در واقع، در کولس 4: 1 این اصطلاح به خدا و همانجا به مردم اشاره شده است: "خداوندا (κυριοι)، بندگان خود را عدالت کنید، زیرا می دانید که شما نیز در بهشت یک پروردگار (κυριον) دارید." در متون عهد جدید حدود 663 بار مسیح را خداوند نامیده اند، اما منظور چه بخشی از این طیف معانی بود؟
خیلی کمتر مسیح را مستقیماً در کتاب مقدس خدا می نامند، که می توان آن را با تمایل به تمایز افراد در تثلیث توضیح داد: «خدا» معمولاً پدر نامیده می شد، همانطور که عنوان «خداوند» اغلب به عیسی مسیح اشاره می کند: «ما یک خدای پدر داشته باشید... و یک خداوند عیسی مسیح» (اول قرنتیان 8:6). در اینجا باید به اعتراف توماس نیز توجه داشت که برای اولین بار برخاسته را خداوند و خدا نامید (یوحنا 20:28) و همچنین نامهای عیسی مسیح به عنوان "خدای واقعی" (اول یوحنا 5:20). "خدای بزرگ" (Tit. 2:13)، "خدای توانا" (Is. 9:6)، یا به طور خلاصه "خدا" (عبرانیان 1:8)، "خدای ما" (2 Pet.1:1)، "خدا" (افس.5:5، یوحنا 1:1) به گفته پولس رسول، "تمام پری الوهیت در مسیح ساکن است" (کولسیان 2:9).
همانطور که از In مشاهده می شود. (10:34-36)، این عنوان (خدا) می تواند به موجودات روحانی مختلف و حتی افراد دارای قدرت و قدرت اشاره داشته باشد، زیرا کلمات El، Eloah و Elohim که معمولاً به عنوان "خدا" ترجمه می شوند، به معنای واقعی کلمه به معنای "قادر" است. یا «شایسته پرستش». به همین ترتیب، کلمه یونانی باستان Θεος می تواند به خدای واحد، خدای معینی اشاره کند یا بیان کند. مفهوم کلیدر مورد خدا
به همین دلیل، برای استدلال ما کافی نیست که به شک کنندگان نشان دهیم که پسر خدا در کتاب مقدس «خدا» و «رب» نامیده شده است. ذکر نشانه های کتاب مقدس مبنی بر اینکه لوگوس ماهیت یهوه عهد عتیق را دارد، مفیدتر است و این نام را می توان در رابطه با مسیح به کار برد.
به عنوان مثال، اگر به هر نماد متعارف ارتدکس منجی نگاه کنید، می بینید که نام خدا "یهوه" بر روی هاله صلیبی شکل حک شده است - به زبان یونانی "Ο ΩΝ" یا "ὁ ὠ ̀ν"، که تأکید می کند. اعتقاد ارتدوکس ها به اینکه این خدا بود که تجسم یافت که در عهد عتیق یَهُوَه (یَهُوَه) نام داشت. نام خود انسان خدا نیز به این موضوع اشاره می کند: عیسی در زبان عبری شبیه یوشوا است که به معنای "یهوه نجات می دهد".
ما سعی خواهیم کرد همین ایده را با کمک متون کتاب مقدس به تصویر بکشیم.
در عین حال، به یاد داشته باشیم که کتاب مقدس عهد جدید فقط برای یونانیبنابراین، نام عهد عتیق یهوه دیگر در آنها یافت نمی شود. با این حال، این متون اغلب حاوی نقل قول های عهد عتیق هستند که به یهوه در رابطه با خداوند عیسی مسیح اشاره می کنند. علاوه بر این، متون عهد عتیق در بیشتر موارد بر اساس ترجمه یونانی باستان عهد عتیق (به اصطلاح Septuagint) آورده شده است، که امکان ردیابی حتی به طور کلمه منطبق را در جمله بندی ممکن می کند.
مثال 1:
"خدا به موسی گفت: من همانی هستم که هستم (ἐ γώ εἰ μι ὁ ὤ ν). و او گفت: به بنی اسرائیل چنین بگویید: یهوه (ὁ ὠ ̀ν، یهوه) مرا نزد شما فرستاده است" (خروج 3). :14).
خداوند میگوید: «و شاهدان من، خداوند (κύριος ὁ θεός)... تا مرا بشناسید و به من ایمان بیاورید و بفهمید که من هستم. نباش" (اشعیا 43:10).
"بنابراین به شما گفتم که در گناهان خود خواهید مرد، زیرا اگر باور نکنید که من هستم (γὰρ μὴ πιστεύσητε ὅ τι ἐ γώ εἰ μι)، در گناهان خود خواهید مرد" (یوحنا 8:24).
"پس عیسی به آنها گفت: هنگامی که پسر انسان را بلند کنید، آنگاه خواهید دانست که من هستم (τότε γνώσεσθε ὅ τι ἐ γώ εἰ μι)" (یوحنا 8:28).
"عیسی به آنها گفت: "به راستی، به راستی به شما می گویم، قبل از اینکه ابراهیم باشد، من هستم (ἐ γώ εἰ μι)" (یوحنا 8:58).
"اکنون به شما می گویم، قبل از اینکه [این] اتفاق بیفتد، تا وقتی اتفاق افتاد، باور کنید که من هستم (ινὰ πιστεύσητε ταν γενηται ὅ τι ἐ γώ εἰ μι)" (یوحنا 13:19).
"آنها به او پاسخ دادند: عیسی ناصری. عیسی به آنها گفت: من هستم (ἐ γώ εἰ μι). یهودا خیانت كننده او نیز با آنها ایستاد و چون به آنها گفت: من هستم (ἐ γώ εἰ μι) آنها عقب نشینی کردند و به خشکی افتادند. دوباره از آنها پرسید: دنبال چه کسی می گردید؟ گفتند: عیسی ناصری. عیسی پاسخ داد: به شما گفتم که من هستم (ἐ γώ εἰ μι)" (یوحنا 18:5- 9).
مثال دوم:
«... شکوفا و شادی خواهد کرد، پیروز و شادمان خواهد شد، جلال لبنان به آن عطا خواهد شد، شکوه کارمل و شارون، جلال خداوند (یَهُوَه)، عظمت خدای ما را خواهند دید. نترس، اینک خدای تو، انتقام خواهد آمد، پاداش خدا؛ او خواهد آمد و تو را نجات خواهد داد. آنگاه چشمان نابینا و گوش ناشنوایان گشوده خواهد شد.» (اشعیا 35:2- 10).
اما یحیی چون در زندان از اعمال مسیح شنید، دو تن از شاگردان خود را فرستاد تا به او بگویند: آیا تو آن کسی هستی که قرار است بیاید یا ما منتظر دیگری هستیم؟ یوحنا آنچه می شنوید و می بینید: نابینا می بینند و لنگ راه می رود، جذامیان پاک می شوند و ناشنوایان می شنوند، مردگان زنده می شوند و فقرا انجیل را موعظه می کنند، و خوشا به حال کسی که از من رنجیده نشود.» (متی) . 11:2-6).
مثال سوم:
«.. زیرا خداوند (یَهُوَه)، خدای شما، خدای خدایان و خداوند اربابان است، خدای بزرگ، نیرومند و وحشتناک، که به چهره ها نگاه نمی کند و هدایایی نمی گیرد» (تثنیه 10:17). -22).
«خدای خدایان را ستایش کنید، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است، خداوند (یَهُوَه) فرمانروایان را ستایش کنید، زیرا رحمت او تا ابدالاباد است. زیرا رحمت او جاودانه است» (مزمور 135: 2-5).
"...و از عیسی مسیح که شاهد وفادار، نخست زاده از مردگان، و فرمانروای پادشاهان زمین است. به او که ما را دوست داشت و ما را از گناهان ما در خون خود شست" (مکاشفه 1). : 5-20).
«بر جامه و روی ران او نام نوشته شده است: «پادشاه پادشاهان و خداوند سروران»» (مکاشفه 19:16-21).
مثال چهارم:
«اینک خداوند (یَهُوَه) خدا با قدرت و بازوی او با قدرت میآید. اینک پاداش او با اوست و پاداش او در پیشگاه اوست و شیرفروشان را رهبری کنید» (اشعیا 40:10-11).
"من شبان نیکو هستم، شبان خوب جان خود را در راه گوسفندان فدا می کند" (یوحنا 10:11-42).
مثال پنجم:
«کلام نبوی خداوند در مورد اسرائیل خداوند (یَهُوَه) که آسمان را گستراند و زمین را بنیان نهاد و روح انسان را در آن شکل داد، میگوید: و در آن روز واقع خواهد شد، من همه را نابود خواهم کرد. ملتهایی که به اورشلیم حمله میکنند. و بر خاندان داوود و بر ساکنان اورشلیم روح فیض و خصومت خواهم ریخت و آنها به او نگاه خواهند کرد (بهطور دقیقتر، «بر من»، به ترجمه NASB مراجعه کنید: «نگاه کن. بر من که او را سوراخ کرده اند»)، که او را سوراخ کرده اند، و برای او گریه خواهند کرد، همانطور که برای پسر یگانه می گریند، و همانطور که برای نخست زاده سوگواری می کنند» (زک. 12:1-12).
«همچنین در [جایی] دیگر کتاب مقدس می گوید: به کسی که او را سوراخ کردند نگاه خواهند کرد» (یوحنا 19: 37-42).
مثال ششم:
«مثل پرندگان - جوجهها، خداوند (یَهُوَه) لشکریان اورشلیم را میپوشاند، محافظت میکند و نجات میدهد، امان میدهد و نجات میدهد» (اشس. 31:5-9).
«همانطور که عقاب لانه خود را برافراشته، روی جوجههای خود شناور میشود، بالهای خود را باز میکند، آنها را میگیرد و بر پرهای خود میبرد، خداوند (یَهُوَه) تنها او را رهبری کرد و خدای بیگانه با او نبود» (تثنیه 32). : 11-12).
اورشلیم ای اورشلیم که پیامبران را می کشد و فرستادگان را سنگسار می کند، چند بار خواستم فرزندانت را جمع کنم، چنانکه پرنده ای جوجه های خود را زیر بال های خود جمع می کند و تو نخواستی! (متی 23:37-39)
مثال هفتم:
"چه کسی این کار را کرد و کرد؟ او که از ابتدا باعث زایمان شد، من خداوند (یَهُوَه) اول هستم و در آخر - من همان هستم" (Is. 41:4).
«خداوند (یهوه)، پادشاه اسرائیل، و نجات دهنده او، خداوند صبایوت (یهوه) چنین میگوید: من اولین هستم و من آخرین هستم و غیر از من خدایی نیست» (Is. 44:6). -28)
"من همان هستم، من اول هستم و من آخرین هستم" (اشعیا 48: 8-22).
عهد جدید:
«و چون او را دیدم مثل مرده بر پاهایش افتادم و دست راست خود را بر من نهاد و به من گفت نترس که من اول و آخر هستم و زنده هستم و مرده بودم. و اینک من زنده هستم تا ابدالاباد آمین؛ و کلیدهای جهنم و مرگ را در اختیار دارم» (مکاشفه 1: 17-18).
«و به فرشته کلیسای اسمیرنا بنویس: اولین و آخرین که مرده بود و اینک او زنده است، چنین می گوید» (مکاشفه 2: 8-29).
"اینک من به زودی می آیم و پاداش من با من است تا به هر کس مطابق اعمالش بدهم. من آلفا و امگا هستم، آغاز و پایان، اولین و آخرین. من، عیسی، فرشته خود را به این را در کلیساها به شما شهادت بدهم» (مکاشفه 22:12-20)
8-مثال:
خداوند (یَهُوَه) می گوید: «من با شما هستم» (هاگ 1:13).
"... و اینک من همیشه تا آخر الزمان با شما هستم. آمین" (متی 28:20).
مثال نهم:
صدای کسی که در بیابان فریاد می زند: راه خداوند (یَهُوَه) را آماده کنید، در استپ برای خدای ما راه های مستقیم بسازید؛ ... جلال خداوند ظاهر خواهد شد و همه انسان ها [نجات خدا را] خواهند دید. به شهرهای یهودا بگویید: اینک خدای شما! اینک خداوند (یَهُوَه) خدا با قدرت و بازوی او با سلطنت میآید، اینک پاداش او با او و پاداش او در حضور او است. 31).
"و تو ای فرزند، نبی اعلی خوانده خواهی شد، زیرا به حضور خداوند خواهی رفت تا راههای او را آماده کنی" (لوقا 1:76).
«شما خود شاهدان من در این هستید که گفتم: من مسیح نیستم، بلکه به حضور او فرستاده شدهام» (یوحنا 3: 28-36،
"یوحنا با تعمید توبه تعمید داد و به مردم گفت که به کسی که پس از او خواهد آمد، یعنی به مسیح عیسی ایمان بیاورند" (اعمال رسولان 19: 4-40).
«مردی از جانب خدا فرستاده شد، نام او یحیی بود، او برای شهادت آمد تا بر نور شهادت دهد، یحیی عیسی نزد او آمد و گفت: من او را نشناختم، اما برای این آمدم تا در آب تعمید دهم. تا او بر اسرائیل ظاهر شود.» (N. 1: 6-31).
مثال دهم:
«من خداوند (یَهُوَه) قلب را سوراخ میکنم و باطن را میآزمم تا هر کس را برحسب راه و بر اساس ثمره اعمالش پاداش دهم» (ارم. 17:10-27).
«... و همه کلیساها خواهند فهمید که من کسی هستم که دلها و باطنها را جستجو می کنم و به هر یک از شما برحسب اعمالتان خواهم داد» (مکاشفه 2:23).
مثال یازدهم:
"خداوند (یهوه) صبایوت - او را مقدس گرامی بدارید و او ترس شماست و او لرزه شماست! توری برای ساکنان اورشلیم و بسیاری از آنها می لغزند و سقوط می کنند و شکسته می شوند و در توری گیر می کنند و گرفتار می شوند.» (اشعیا 8:13-16).
«بنابراین او برای شما که ایمان آوردهاید جواهر است، اما برای کسانی که ایمان نمیآورند، سنگی است که سازندگان آن را رد کردند، اما سر گوشهای شد، سنگ لغزش و سنگ گناه، که بر آن لغزش می کنند و از کلامی که به آن مانده بودند اطاعت نمی کنند» (اول پطرس 2:2-16).
مثال دوازدهم:
پس از مشورت با یکدیگر بگویید: چه کسی از قدیم الایام این را اعلام کرده و قبلاً گفته است؟ آیا من خداوند (یَهُوَه) نبودم؟ و غیر از من خدای دیگری وجود ندارد و غیر از من خدای عادل و نجات دهنده نیست. به سوی من بگرد تا همه اقصی نقاط جهان نجات خواهی یافت، زیرا من خدا هستم و دیگری وجود ندارد، به من سوگند، عدالت از دهان من بیرون میآید، سخنی تغییر ناپذیر که هر زانویی در برابر آن خم خواهد شد. من، هر زبانی به من سوگند یاد خواهد کرد» (اشعیا 45:21-23)
"... تا به نام عیسی هر زانویی در آسمان و زمین و زیر زمین تعظیم کند و هر زبانی اعتراف کند که عیسی مسیح خداوند است، برای جلال خدای پدر" (فیل. 2: 10-11)
مثال سیزدهم:
«کوهها از حضور خداوند (یَهُوَه)، از حضور خداوند تمام زمین، مانند موم ذوب میشوند. آسمانها عدالت او را اعلام میکنند، و همه قومها جلال او را میبینند. تمام کسانی که بتها را خدمت میکنند و به بتها میبالند. شرمنده شوید، ای همه خدایان در برابر او تعظیم کنید» (مزمور 96:5-12).
«همچنین هنگامی که نخست زاده را به جهان می آورد، می گوید: همه فرشتگان خدا به او تعظیم کنند» (عبرانیان 1: 6-14).
مثال چهاردهم:
«... خداوند را دیدم که بر تختی نشسته است... سرافیم دور او ایستاد... و یکدیگر را صدا زدند و گفتند: قدوس، قدوس، قدوس خداوند (یهوه) صبایوت! تمام زمین پر است. از جلال او!... و گفتم: وای بر من، گم شدم، زیرا من مردی هستم با لب های ناپاک، و در میان مردم نیز با لب های ناپاک زندگی می کنم - و چشمان من پادشاه، خداوند را دیده است. یَهُوَه) از لشکریان... و او گفت: بروید و به این قوم بگویید: با گوش های خود بشنوید - و نخواهید فهمید و با چشمان خود نگاه خواهید کرد و نخواهید دید. آنها را شفا داد.» (اشعیا 6:1). -13)
عهد جدید:
«... این قوم چشمان خود را کور کردند و دلهای خود را سخت کردند تا با چشمان خود نبینند و با دل نفهمند و به من روی نیاورند که آنها را شفا دهم. اشعیا این را گفت وقتی جلال او را دید و از او سخن گفت» (یوحنا 12:39-47).
مثال پانزدهم:
«من نهان و نه در تاریکی زمین سخنی نگفتم، به قبیله یعقوب نگفتم که بیهوده مرا میجویید.
در واقع، نوع بسیار خارق العاده ای حدود سه هزار سال پیش در خاورمیانه ظاهر شد. و نه تنها، بلکه با تیمی مشابه او، اما تابع او. من می خواهم فوراً به خواننده هشدار دهم - به تحقیق من از منشور دینداری یا چیزی شبیه به آن نگاه نکنید. من از نظر اعتقاد به خدا بی طرف هستم. من یک تحلیل خشک و بیطرفانه از متن و مؤلفه روانشناختی کتاب مقدس انجام میدهم.
پس اولی - خدای یهوه و تیمش زمینی نیستند. یعنی بیگانگان دنیای دیگری هستند. از این یافته ها تعجب نکنید. به نحوه خطاب کردن هم خود یهوه و هم اعضای تیمش به مردم توجه کنید. تعبیر «پسر انسان» که آنها از زبان روانشناسان استفاده می کنند، فاصله گذاری معروفی است. نه یهوه و نه هیچکدام از رفقای او، آنطور که توصیف می شود، خود را با مردم مرتبط نمی دانند. یعنی خودشان پسر انسان نیستند.
ثانیاً برای شما عجیب نیست که یهوه در آن زمان های دور دارای دانش و توانایی های سطح مدرن بود. کسانی که با متن عهد عتیق آشنا هستند باید در مورد آن بدانند. یهوه با ویروس شناسی، باکتریولوژی، پزشکی، تحقیقات ژن آشناست. از تاثیر تغذیه بر بدن انسان آگاه است. او همچنین در جامعه شناسی و امور نظامی قوی است. این امر مستلزم رعایت هنجارهای رفتاری ذاتی در جامعه مدرن است ، اگرچه با تفاوت های ظریف - که بعداً مورد بحث قرار خواهد گرفت ...
علاوه بر این، او یک هواپیمای نسبتاً چشمگیر و چندین هواپیمای کوچکتر در اختیار دارد. علاوه بر این، او در یک بالن پرواز نمی کند، بلکه بر روی دستگاه دیسک مانند ساخته شده از فلز به اندازه یک سینما، و حتی با سلاح های پرتو در هواپیما پرواز می کند. این دستگاه می تواند به طور مستقل با استفاده از اصل جت پرواز کند. و با کمک چهار ناو مجهز به ملخ مانند هلیکوپتر و همچنین تاشو حرکت کنید. ناوها دارای پایه های فرود مانند فضاپیماهای مدرن هستند و به چرخ های بخش اصلی مجهز هستند. مجهز به دستکاری در زیر پیچ ها، که در عهد حزقیال نبی آن را شبیه دست انسان نامیده است. و من چیزی اختراع نکردم و متوجه آن هم نشدم. بسیاری از افراد برای مدت طولانی این کار را انجام می دهند. از اواسط قرن گذشته. و برای کاملا سطح بالا. کتاب حزقیال نبی را در عهد عتیق بخوانید، فقط با دقت! شما از طرح شگفت زده خواهید شد. این کتاب «جلال خداوند» را توصیف میکند که پیش از این در کتاب مقدس آمده است. برای اولین بار در Exodus. با این حال، تنها پس از خواندن حزقیال می توانید بفهمید که چیست.
تعداد کمی از مردم می دانند که متخصص برجسته، مهندس ناسا جوزف بلومریچ، در عهد عتیق "جلال خداوند" مشغول بوده است. او "جلال خداوند" را کاملاً دقیق در نقاشی بازتولید کرد. و دستگاه چرخهای بخش این شکوه پرواز خداوند را باز کرد. او همچنین این اختراع را به ثبت رساند. هر کسی که او را در بازسازی ببیند بلافاصله فریاد می زند - "اوه ... یک بشقاب پرنده!" اگرچه برای دیدن یک دیسکت با سلاح در جلال خداوند لازم نیست متخصص ناسا باشید. فقط متن کتاب مقدس را با دقت بخوانید و آنچه را که پیامبر توصیف می کند تصور کنید. خواننده مدرن یک مزیت نسبت به خواننده گذشته دارد - دانش و توانایی مقایسه با فناوری های مدرن هوافضا.
واضح است که برای یهودیان باستان پدیده ای مانند سفینه فضایی و کسی که آن را کنترل می کند کسی جز خدا نیست. سلاحی بی سابقه که یهوه با آن ده ها هزار نفر را در عرض چند دقیقه نابود می کند. پرواز می کند و با سر و صدا و غرش پرواز می کند، در حالی که ابری را که پر از نور شعله است، برمی خیزد. گاهی اوقات خواندن انسان شگفت زده می شود - اصلاً چگونه می توان چنین چیزی را در کتاب مقدس توصیف کرد. اما موضوع دیسکت در کل عهد عتیق جریان دارد. به همین دلیل است که خداوند برای همه مردم خاورمیانه وحشت ایجاد می کند. و یهودیان از هر کسی که حمله کنند می ترسند. قربانی ها را با آتشی می سوزاند که از ناکجاآباد می آید. سنگ را می شکافد و زمین را باز می کند. این بیماری بر افراد مبتلا به زخم و سایر بیماری ها تأثیر می گذارد - همه اینها برای مردم آن زمان ناشناخته بود. البته از نظر آنها او خداست!
اما چیزی که من را شگفت زده کرد «طبیعت زمینی» او بود. و او بدخلقی دارد! با همه تفاوتش با مردم، مثل یک چیز زمینی، مثل یک انسان رفتار می کند! اینجا یک راز است، پس یک راز. بیگانگان به زبان قابل فهم برای مردم صحبت می کنند. آنها شبیه مردم هستند که در وصیت نامه نیز کاملاً توضیح داده شده است. مثل انسان می خورند و می نوشند. آنها لباس می پوشند، اگرچه شبیه لباس های مردم باستان نیست. حزقیال نبی در نزدیکی ورودی آشیانه برای دیسکت توسط مردی که شبیه مس براق به نظر می رسید ملاقات کرد... (حزقیال فصل 40). فکر کردن دلیلی برای چنین تفاوتی با افراد دیگر دشوار است. لباس های ظاهرا فلزی. در دستانش یک چوب اندازه گیری و یک طناب بود. او حزقیال را به مدت طولانی و به تفصیل با ساختار آشیانه و کل مجموعه ساختمان های اطراف آن آشنا می کند.
محبوب
بیوگرافی امانوئل کانت امانوئل کانت کجا متولد شد
طلسم ها 2022-07-13 03:16:55
چه چیزی هولوکاست را آغاز کرد
عدد شناسی 2022-07-13 03:16:55
نحوه توزیع علائم زودیاک بر اساس ماه و تاریخ
فنگ شویی 2022-07-13 03:16:55
علائم زودیاک بر اساس ماه ها و تاریخ ها: چگونه صورت های فلکی که در آنها متولد می شوند بر شخصیت افراد تأثیر می گذارد
باطنی 2022-07-13 03:16:55
(افسانه ها و افسانه های یونان باستان)
فال عامیانه 2022-07-13 03:16:55
ترفند ریاضی با حدس زدن عدد روی کارت
طالع بینی برای یک ماه 2022-06-12 20:25:22
پیام معلمان معنوی وحی برای سال لئونید ماسلوف
دعاها 2022-06-12 20:25:22