با عرفان حلقه آشنا شوید

دو پلّه

پیش از هر حرف و سخنی با این دو پله آشنا شوید

پله عقل و پله عشق انسان برای اینکه بتواند عشق را تجربه کند ناگزیر است که از پله عقل عبور کند ... گذر از پله عقل به دو مفهوم مشخص اشاره میکند . مفهوم اول برای اینکه شما به عشق برسید یک راه بیشتر ندارید و آن راهیست که از عقل میگذرد و مفهوم دوم برای اینکه شما به عشق برسید باید عقل را طی نموده وبعبارتی باشروع عشق دیگر عقل به کار نمیاید ... البته هر دوی این مفاهیم صادقند .

با توجه به تعدّد و تنوع عرفانها و مکاتب اسراری، افراد بسیاری بدون گذر از پلّۀ عقل، پا به دنیای بی ابزاری ، پله عشق و یا دنیای کیفی گذاشتند اما مسیری که عرفان حلقه از آن مارا عبور میدهد، مسیریست که قبل از وصول به ادراک و اشراق ، بایستی از گذرگاه عقل گذشت... هر بار بعد از فهم مطالب نظری مربوطه و شناسایی کمیتهای مختلف، نوبت درک و تجربه شخصی آنهم بصورت جمعی خواهد رسید شما در آن مقطع به پایان گذرگاه عقل ودانایی کمی رسیده اید ...

فرصتی که هر مشتاقی بدنبال آن میگردد .تجربه ای شهودی که خود، صاحب آنست ... تجربه ای که ماحصل هیچ کتاب و جزوه ای نیست ... تجربه ای که پشت شرح ماوقع آن ، هیچ راوی شیرین سخنی جز خودش نباشد و شرح ونقلش نتیجه ی گفته ها و شنیده ها نیست ... سبک روایت وآداب صناعتش ، ابتدایی ترین و داغترین شکل توصیف است .عموما تجربه از طریق گزارش گر و راوی و منتشر میشود اما تلاقی عقل و عشق بدینگونه که در این عرفان مقرر شده پرده ای ست که که شرح ماوقع را همان صاحب تجربه و جستجوگرمشتاق روایت میکند .

گذر ازدروازه خروجی عقل و ورود به دنیای عشق همزمان ممکن میشود ...یعنی لحظه ای که چشیدن تجربی ازچشمۀ کیفیت آغاز میشود ، دقیقا همان لحظه ایست که سعی و تلاش و توان و سوال و جواب و بطور کلی جمله ابزارعقلانی سودی ، بیش از این که ما را تا آن دم رسانیده اند نخواهند داشت لذا تا زمان بازگشت ما از وصل ، به کناری رفنه تا شناسایی واصل بی مزاحمت عقل حاصل گردد. شناختی که فاقد هر گونه ابزار و کمیتیست ... مانند خدمه ای دلسوز و ...دانا که حریم اربابش را بواسطۀ ورود محبوب خلوت میکند وبدنبال کار خویش میرود تا بعد