December 20, 2021

سبک نقاشی کوبیسم چیست

کوبیسم ( کوبیسم )، یک جنبش مدرنیستی در هنر (و درجه کمتر در مجسمه سازی) ربع اول قرن بیستم. سبک کوبیسم به سال 1907 نسبت داده می شود و با آثار پیکاسو و بروکه، به ویژه با نقاشی پیکاسو "دوشیزگان آوینیون" که تصاویری تحریف شده، خشن و فاقد پرسپکتیو و چیروسکورو را به تصویر می کشد، مرتبط است.

نقاشی‌ها در کوبیسم به معنای گسست کامل با تصویر واقع‌گرایانه طبیعت بود که از دوران رنسانس در اروپا وجود داشت. پیکاسو و برک قصد دارند یک مدل سه بعدی از یک هواپیما ایجاد کنند و آن را به یک عنصر هندسی تجزیه کنند. هر دو هنرمند کوبیست به سمت اشکال ساده، لمسی، موضوعات غیر پیچیده کشیده شدند، که به ویژه مشخص است. کوبیسم اولیه تحت تأثیر به اصطلاح "فصل" (1907-1909)، مجسمه های آفریقایی و آثار بر اساس فصل تاسیس شد. به نظر می رسد که حجم های قدرتمند با بوم مطابقت دارند و حجم رنگ را افزایش می دهند (پیکاسو "سه زن"، 1909).

دوره بعدی (1910-1912) "کوبیسم تحلیلی" نامیده شد: یک شی به لبه های کوچکی خرد می شد که به وضوح از یکدیگر جدا می شدند، شکل جسم روی بوم تار می شد و عملاً چنین رنگی وجود نداشت (ازدواج). به افتخار IS باخ، 1912). در دومی که به عنوان کوبیسم مصنوعی شناخته می شود، نقاشی ها به صفحات رنگارنگ و مسطح تبدیل می شوند (پیکاسو "Tavern"، 1913-1914)، فرم ها ظریف تر می شوند، متن استنسیل ها و برچسب های مختلف را برای ایجاد کلاژ معرفی می کند. خوان گریز با بریک و پیکاسو این گونه می نویسد. جنگ جهانی اول به همکاری بین براک و پیکاسو پایان داد، اما کار آنها تأثیر عمیقی بر جنبش های دیگر از جمله ارتدکس، اورفیسم و ​​ورتیسیسم گذاشت. کوبیسم تحلیلی کوبیسم تحلیلی، مرحله دوم کوبیسم، با ناپدید شدن تصاویر اشیاء و محو شدن تدریجی تمایز بین فرم و فضا مشخص می شود. کوبیسم مصنوعی کوبیسم مصنوعی با خلق نه تنها تصویری از دنیای بصری، بلکه اشیاء زیبایی‌شناختی جدیدی از واقعیت به دنبال غنی‌سازی واقعیت بود. این مرحله از طراحی با رد اهمیت بعد سوم در نقاشی و تاکید بر سطح رنگ شده مشخص می شود.

در روسیه، کوبیسم با عناصر فوتوریسم ایتالیایی (کوبو-فوتوریسم) ادغام شد. این معمولاً نام اولین مرحله کوبیسم است که با تمایل به انتزاع و ساده سازی اشکال شی مشخص می شود. کوبیسم (fr. cubisme) قبل از هر چیز، یک گرایش آوانگارد در اوایل قرن بیستم است که با تاکید بر استفاده از اشکال هندسی سنتی، تمایل به "تقسیم" اشیاء واقعی به موارد کلیشه ای مشخص می شود. آغازگرها

برابر کووید19 نصب کنید بیشتر بدانید ظهور کوبیسم به طور سنتی از 1906-1907 آغاز می شود و با آثار پابلو پیکاسو و ژرژ بریک مرتبط است. اصطلاح «کوبیسم» در سال 1908 ظاهر شد، پس از آن که منتقد هنری، لوئیس ووسل، نقاشی‌های جدید بروک را «عجیب‌های مکعبی» (fr. Bizarreries cubiques) نامید. از سال 1912 شاخه جدیدی از کوبیسم ظهور کرد که منتقدان هنری از آن به عنوان "کوبیسم مصنوعی" یاد کردند. گرایش های هنری که در دهه 1900 توسعه یافتند با مخالفت بحث برانگیز با سنت های پیش از خلاقیت و همچنین کلیشه های اجتماعی پیرامون آن به طور کلی مشخص می شوند. مانند راهنمایان پیشامدرنیسم، هدف آوانگارد دگرگونی بنیادین آگاهی انسان از طریق هنر برای انقلابی زیباشناختی بود که هستی معنوی جامعه را در میان راهبردها و تاکتیک های هنری- اتوپیایی آن نابود می کرد. قاطع تر، آنارشیست-عصیانگر بود. آوانگارد که از ایجاد «مراکز» بزرگ زیبایی و رمز و راز در برابر جوهر بنیادی طبیعت ناراضی بود، نقطه خشن زندگی، «شعر خیابانی»، ریتم آشفته را به تصاویر خود معرفی کرد. شهر مدرنطبیعت نیروی خلاق و مخرب قدرتمندی است و او اصل «ضد هنر» را در آثارش تکرار می‌کند و بدین وسیله نه تنها سبک‌های قدیمی‌تر و سنتی‌تر، بلکه مفهوم جاافتاده هنر را به طور کلی رد می‌کند. آوانگارد پیوسته جذب «جهان‌های عجیب» علم و فناوری جدید از آن‌ها می‌شد، او نه تنها انگیزه‌های توطئه‌آمیز، بلکه سازه‌ها و تکنیک‌های بسیاری را نیز می‌گرفت. از سوی دیگر، باستان شناسی «بربر» به طور فزاینده ای درگیر جادوی باستانی، بدوی و فولکلور شد (از هنر سیاه آفریقا و چاپ عامه پسند گرفته تا سایر زمینه های خلاقانه «غیر کلاسیک»، به شکل وام گرفتن در خارج از هنرهای زیبا). وضوح بی سابقه ای به گفتگوهای جهانی درباره فرهنگ های آوانگارد داده است. دگرگونی ها همه اشکال خلاقیت را در بر گرفته اند، اما هنر همیشه آغازگر جنبش های جدید بوده است. استادان پساحساس گرایی مهم ترین روندها را در آوانگارد از پیش تعیین کردند. اولین جبهه او توسط گروه هایی از نمایندگان فوویسم و ​​کوبیسم مشخص شد. کوبیسم یک جنبش مدرنیستی در هنرهای تجسمی (عمدتا نقاشی) است که در ربع اول قرن بیستم آغاز شد. ظهور کوبیسم در سال 1907 نسبت داده شده است. هنگامی که پیکاسو تابلو رنگ روغن نقاشی "دوشیزگان آوینیون" را کشید (در حال حاضر این تصویر در موزه هنر مدرن نیویورک است)، وضوح آن متناقض است: تصاویر مخدوش و خشن. Chiroscuro و بدون هیچ عنصر چشم انداز در اینجا به عنوان مجموعه ای از حجم های نگهداری شده در یک هواپیما نشان داده شده است. در سال 1908 گروه باتولاووار در پاریس تشکیل شد و شامل پیکاسو، جی. براک، اچ. گریس اسپانیایی، نویسندگان جی و آپولینر بود. جی. استین و همکاران در گروهی دیگر، در سال 1911 در Putox در نزدیکی پاریس ظهور کرد و در سال 1912 در نمایشگاه "Part d'or" شکل گرفت.")، رواج دهندگان و مترجمان کوبیسم - از جمله A. Gleizes، J. Metsenger، J. Villon، A. Le Fauconnier و فقط تا حدی با کوبیسم مرتبط هستند - F. Leger، R. Delaunay، F. Kupka چک. کوبیست ها "فرانسوی ها" منتقد L. Vausel اولین بار در سال 1908 از جهان عینی به عنوان یک نام مستعار طنز برای هنرمندانی استفاده کرد که حجم های هندسی منظم (مکعب، توپ، استوانه، مخروط) را نشان می دادند.

کوبیسم یک گسست قاطع با سنت های هنر رئالیستی بود. در همان زمان، کار کوبیست ها زیبایی شناسی استاندارد هنر سالن، تمثیل های مبهم نمادگرایی و بی ثباتی نقاشی های نمادگرایی متأخر را به چالش کشید. دست کم، عوامل کوبیسم در تلاش برای ساختن آثار خود از مجموعه ای از اشکال ابتدایی و "ابتدایی"، به دنبال ایجاد فرمی سه بعدی از صفحه بودند، حجم واقعی را به اجسام هندسی تقسیم می کنند، جابجا می شوند، متقاطع می شوند. یکدیگر، از دیدگاه های مختلف کوبیسم که وارد دایره بسیاری از جنبش های مدرنیستی شد، با کشش گرانشی خود به سمت زهد خشن رنگ ها، به سمت اشکال ساده، سنگین، ماورایی، به انگیزه های بدوی (خانه، درخت، وسایل و غیره) متمایز شد. پ. این امر به ویژه در اوایل دوره کوبا که تحت تأثیر نقاشی سزان توسعه یافت (نمایشگاه در سال 1907 پس از مرگ او در پاریس برگزار شد) بود. در این «فصل» کوبیسم (1907-09)، هندسه مدل‌ها بر ثبات و عینیت جهان تأکید داشت. حجم های با چهره ای قوی به طور محکم روی سطح بوم قرار می گیرند و یک تسکین ایجاد می کنند.

کوبیسم در هنر پیکاسو زمانی که ما نقاشی را به عنوان کوبیسم شروع کردیم، قصد ما این نبود که کوبیسم را دوباره کشف کنیم. ما فقط می خواستیم آنچه را که داریم بیان کنیم. این کلمات متعلق به پابلو پیکاسو است. آثار او در پیدایش گرایش نو مدرنیستی در کوبیسم مؤثر بود. تا سال 1906 بود که پیکاسو خود به خود شد و به تنهایی نسبت به مسائل پلاستیک بی تفاوت شد و به نظر می رسید که هنرمند علاقه ای به یافتن نقاشی های مدرن نداشت. از سال 1905، و اغلب تحت تأثیر Cෙසාzanne، او به دنبال سادگی و اهمیت دادن به مدل ها است، با این حال، بیشتر در اولین مجسمه های او ("Jester"، 1905) منعکس شده است تا در دوران هلنیستی. ("پسر، اسب پیشرو"، نیویورک، موزه هنر مدرن). اما تظاهر زیبایی‌شناختی خلاقیت اولیه در سفری به آندورا در تابستان 1906 در گوسول رها می‌شود، جایی که او برای اولین بار در طول زندگی خلاقانه‌اش «ابتداگرایی»، اروتیک و رسمی را توسعه داد. پس از بازگشت، پیکاسو پرتره «گرترود استاین» (نیویورک، موزه متروپولیتن)، «بربران بربر» (نیویورک، موزه هنرهای مدرن) می نویسد. پیکاسو سپس شروع به نوشتن «دوشیزگان آوینیون» کرد. این نقاشی در اوایل سال 1907 تکمیل شد. یک پیکاسوی جدید دیگر در مقابل ماست. به نظر می رسد که او بر پایه های اولیه زندگی، کهن و در عین حال پر هرج و مرج، که در آن خوبی از بد جدایی ناپذیر است، زشت در زیبایی، تسخیر نشده است. پیکاسو نمی دانست کجا می رود. اشتیاق او به عنوان یک آزمایشگر، میل او به بیان یک دوران، زمان او به شکل پلاستیکی. مهم نیست که چقدر سعی کردند پیکاسوی «واقعی» را از «جعلی» دوران «آبی» و «صورتی» جدا کنند، شکی نیست که اصول اولیه اخلاقی هنر او در آن زمان بوده است. مضامین جهانی معیارها، آرمان های بشردوستانه و خلاقیت ایجاد شد. اگر پیکاسو پس از 1907 چیزی خلق نمی کرد، یکی از بزرگترین هنرمندان قرن بیستم باقی می ماند. شکستن قانون سنتی، که توسط پابلو پیکاسو در سال 1907 آغاز شد، زمانی که تصاویر واضحی از "باکره آوینیون" در زیر قلم مو قاطع او ظاهر شد و پیامدهای این انقلاب در واقعیت مدرن منعکس شد، تولد نظم جدیدی را نشان داد. با پیکاسو، برداشت‌های جدید، ایده‌ها و ارزیابی‌های جدید، جهان‌بینی‌های متفاوت، دیدگاه‌های جدید و تاریخ توسعه خودمان ... با تولد این نقاشی، جنبش مدرنیستی جدیدی در هنر تجسمی متولد شد - کوبیسم. در ارتباط بین هنر معاصر و سایر جنبه های واقعیت در دنیای مدرن تردیدی وجود ندارد. رویکرد هنر جدید معاصر پیکاسو به تاریخ برای اولین بار زمانی که او دوشیزگان آوینیون را نوشت متوجه شد و به لطف کاوش شجاعانه تعداد انگشت شماری از هنرمندان واقعی و بزرگ بیشتر تقویت خواهد شد.

"مرگ بر ذوق!" - پیکاسو اظهار داشت که در عجله برای اجرای "دوشیزگان آوینیون"، چنین ایده جسورانه ای، شاید هرگز در تاریخ هنر شناخته نشده بود. هنگامی که او این تصویر را خلق کرد، متوجه شد که این تصویر انعکاسی از آن جنبه از زندگی است که قرن‌ها آن را محکوم به گنگ بودن می‌کردند، زیرا از ظرافت و تجمل، زیبایی و درخشش ظاهری دور بودند. کوبیسم: هنر کوبیسم کوبیسم پیکاسو کوبیسم در سبک هنری کوبیسم کوبیسم هنرمندان ارائه کوبیسم کوبیسم جهت معماری جهت کوبیسم کوبیسم کوبیسم در پیکاسو هنر کوبیسم کوبیسم کوبیسم کوبیسم کوبیسم کوبیسم روسی کوبیسم کوبیسم

کوبیسم کوبیسم کوبیسم کوبیسم خالق کوبیسم کوبیسم فرانسوی عروسی کوبیسم مدرن کوبیسم تحلیلی کوبیسم کوبیسم دانلود رایگان نقاشی ها کوبیسم مصنوعی مجسمه کوبیسم عکس کوبیسم با موضوع کوبیسم انتزاع داخلی پیکاسو کوبیسم هنرمند کوبیسم . این رد قطعی سلیقه خوب به زودی توسط آینده پژوهان، اکسپرسیونیست ها و دیگران پذیرفته شد. اما این کار در درجه اول توسط پیکاسو انجام شد. نه در نشریات و برنامه های طولانی، بلکه در ترکیب آزاد «دوشیزگان آوینیون» در تصویری که جسورانه تر از همه نفرین های کلامی هنرمندان آوانگارد در طول قرن است. «دوشیزگان آوینیون» تعمیم جستجوی بی دردسری است که می توان در آزمایشات پیکاسو با تصویر انسان در سال 1906 یافت. آنها رد گذشته را نشان می دهند و مشتاقانه منتظر عصر جدیدی هستند - این گروه شگفت انگیز از زنان به افق جدیدی نگاه می کنند. "دختران آوینیون" شهادت دادند که روز بهاری تجدید ارزیابی ارزش های قدیمی فرا رسیده است. هر چهره ای از این زمان بر روی یک مهر، شباهت به شخصیت های این نقاشی را خواهد داشت. و با چهره خالق آنها از انتخاب چهره خود برای آزمایش ابایی نداشت، پس از تجزیه آن، تکان دادن و اختلاط شدید آن و کنار هم قرار دادن آن، بر ظاهر این پنج تصویر بدبخت تأثیر می گذارد. تصویر بسیاری از "خود پرتره یک فیلمساز" او به دلیل شباهت زیاد او به دو شخصیت اصلی فیلم "دوشیزگان آوینیون" که نگاهی اجمالی به بقیه بازیگران می دهد شگفت زده شدند. همان حالت، همان چشم ها، همان چهره ها، همان رنگ ها. اجتناب از مقایسه سخت است. اگر هدف پیکاسو از بین بردن تصویر قدیمی بود، هنرمند در ابتدا به دنبال تصویری برای ترسیم چهره خود بود که در ابتدا توهینی جدی تلقی شد و بعداً از آن به عنوان منادی عصر جدید یاد شد. تاریخ بشریت. پیکاسو از انتخاب چهره خود برای برانگیختن عکس العملی که می خواست تردید نداشت. با این آزمایش بزرگ، یافتن چیزی آشناتر و صمیمی تر از چهره تزلزل ناپذیر خود که در آینه منعکس شده است برای شما دشوار خواهد بود. بنابراین، پیکاسو بخشی از تاریخ و همچنین انکار دائمی گذشته خود می شود. زیرا به لطف شکاف بزرگی که «دوشیزگان آوینیون» ایجاد کرده و در طرح های بعدی باز خواهد شد. پیکاسو نگاهی دلسوزانه به گذشته خود می اندازد، درست همانطور که به سرعت نکات را با جریان تاریخی و دیوانه وار خود آشتی داده بود. پیکاسو جوینده خستگی ناپذیری بود که غرفه های نمایشگاهی معمول گذشته را تکه تکه می کرد.شیشه شکسته برای ساخت تصاویر جدید و ترکیب بندی های جدید. او در سطرهای خیره کننده «دوشیزگان آوینیون» تصویری از خود به جای گذاشت که ویژگی های اصلی آن در نهایت شبیه همه نگاه ها خواهد شد.

پیکاسو قبلاً در آثار اولیه خود به تحریف تصویرسازی ها که اغلب در اغراق کارتونی دیده می شود اشاره کرده است و او این کار را برای لذت خود انجام داده است. در همان زمان، او استعدادهای خود را به عنوان یک کودک اعجوبه با تحصیل کاملاً غیر آکادمیک که در مدارس هنر تحصیل می کرد کشف کرد . اما تا سال 1906، بسیار دیرتر از مطالعه پیکاسو در مورد هنر کلاسیک کلاسیک و افشای آثارش، تحریف مقالات او از یک سو، موضوع هنر او شد. اوج این دوره از آزمایش و کاوش رسمی، نقاشی دو آزرده بود که در سال 1906 در پاریس اجرا شد. در اینجا به نظر می رسد هنر پیکاسو از دو انگیزه متضاد تبعیت می کند. از یک طرف، تصاویر به طور اغراق آمیز عجیب و غریب هستند، و سر و بدن آنقدر عظیم و عجیب هستند که به ویژه نیاز به حمایت دارند. در همان زمان، تلاش شد تا بر دوبعدی بودن هواپیمای نقاشی تأکید و تأیید شود، که مشخصه بسیاری از نقاشی‌های پیشرفته اواخر قرن نوزدهم شد: برهنگی. با هل دادن به جلو و پخش شدن روی بوم، فرض بر این است که بوم نمایانگر دو زن است، اما قصد بیشتر نشان می دهد که یک تصویر را دو بار از منظرهای مخالف ارائه کنیم، سپس بیننده اطلاعاتی را دریافت خواهد کرد. فرمت به یک نقطه ثابت در تصویر محدود نمی شود. نقاشی‌های «زن با مدونا» نشان می‌دهد که هنرمند چقدر آزادانه با طبیعت رفتار می‌کند، که دلالت بر تغییر یا جابجایی استانداردهای بصری پذیرفته‌شده دارد، و بازدیدکنندگان با این موضوع کاری ندارند: طبیعی بودن اینجا دوباره نقاشی شده است. این یک مسیر کاملاً جدید است و در این روند یک زبان جدید متولد می شود، یک زبان زیبا.

می توان آن را در آثار 1909-1910 مشاهده کرد. تحت سلطه مفهوم ساده سازی هندسی اشکال بدن انسان است. با این حال، در آینده، به لطف دیدگاه های متعددی که بخشی جدایی ناپذیر از شکل پیکاسو شده اند، دستیابی به تجزیه و تحلیل مؤلفه های آن بیش از پیش دشوارتر خواهد شد. او ترکیب بندی را به عنوان یک نمودار خطی یادداشت می کند و خطوط تصویر را در طرح کلی داخلی او ترسیم می کند. این نمودار پیچیده اما خط آزاد به عنوان یک جفت مورد استفاده قرار گرفت و در اطراف آن گروهی از هواپیماها رشد کردند که شفاف، متحرک و متقابل بودند. این مجموعه هم از مزیت فیگور انسان و هم از تفکیک ناپذیری آن با فضای اطراف خود صحبت می کند. منتقدان در آغاز قرن به سرعت تشابهاتی با برخی از ایده‌ها و نظریه‌های فلسفی و علمی نسبیت و بعد چهارمی که در آن زمان وجود داشت، ترسیم کردند. البته پیکاسو شروع به بیان این مفاهیم کرد، اما مانند همه هنرمندان بزرگ، آثار او ناآگاهانه منعکس کننده و شاید پیش بینی فضای فکری و اکتشافات زمان خود بود. دو سال بعد، در پایان سال 1912، یک نوآوری رادیکال دیگر در دیدگاه و رویکرد پیکاسو پدیدار شد، به سبکی که به وضوح می‌توان آن را کوبیسم توصیف کرد و تصاویر و شیوه‌هایی هرچند موضوعی، اما کاملاً غیرطبیعی خلق کرد. مفهوم فرم فضا، در سال های گذشته توسعه یافته است. مقایسه دو اثری که در بالا مورد بحث قرار گرفت، مسیر پیکاسو را نشان می‌دهد، که با تصویری نزدیک‌تر از طبیعت آغاز شد، که هر چه بیشتر هندسی و انتزاعی‌تر می‌شد، زیرا در معرض تحلیل یا تکه تکه شدن پیچیده‌تر در نور کوبیسم جدید قرار می‌گرفت. نگرش در مورد حجم ها و فضای اطراف آنها. این سریال برهنه که توسط این هنرمند در طول جنگ جهانی دوم اجرا شد، از برخی از اصول اولیه سبک جامد اصلی خود استفاده می کند. مشابه صحنه‌های نگران‌کننده‌تر و دلخراش‌تر اواخر دهه 1920 و اوایل دهه 1930، این تصاویر به دلیل ترس از فضای محدود و ظلم ایجاد شده‌اند.