ضمیر ناخودآگاه
ضمیر ناخودآگاه چیست؟ ( ذهن ناخوداگاه )
آموزش رایگان آشنایی ضمیر ناخودآگاه و کاربردهای ضمیر ناخودآگاه تا پایان این آموزش رایگان و جامع با ما در سایت موفقیت آریال همراه باشید.
ضمیر ناخودآگاه (ذهن ناخودآگاه) قدرت زیادی در کنترل تجربیات زندگی ما – از انواع غذاهایی که هر روز می خوریم تا کارهایی که انجام می دهیم، پولی که به دست می آوریم و حتی واکنشی که در شرایط استرس زا از خود نشان می دهیم – دارد
و حتی چیزهای بسیار کوچک زندگی نیز با باورها و تفاسیر ناخودآگاه ما هدایت می شوند.
به طور خلاصه ضمیر ناخودگاه مانند خلبان خودکار یک هواپیما است که از قبل برای دنبال کردن یک مسیر خاص برنامه ریزی شده و خلبان نمی تواند آن را به مسیر جدید هدایت کند مگر آن که ابتدا مسیر برنامه ریزی شده قبلی را تغییر داده و حذف کند.
همه چیز درباره ضمیر ناخودآگاه
ضمیر ناخودآگاه بخشی از ذهن شما است که در بخش زیرین ذهن خودآگاه و بیدار قرار گرفته و پشت صحنه عمل می کند.
به عنوان مثال برای خواندن سطرهای این متن از ضمیر خودآگاه خود استفاده کرده و معنای آن ها را درک می کنید اما در زیر این تمرکز ذهنی، ضمیر ناخودآگاهی قرار گرفته که به شدت مشغول کار است
و اطلاعات دریافتی را براساس درکی که شما از جهان اطراف خودتان دارد جذب یا رد می کند.
شکل گیری این ادراک از زمانی که نوزاد بودید آغاز شده است به این صورت که با هر تجربه جدیدی که مقابل تان قرار گرفته ذهن ناخودآگاه مانند یک اسفنج در اطلاعات فرو رفته و آن ها را به خود جذب کرده است.
زمانی که سن شما کمتر بود ضمیر ناخودآگاه هیچ داده ای را رد نمی کرد چون هیچ باور از پیش تعریف شده ای در خود نداشتید که با آن چه که در حال درکش بودید مغایرت داشته باشد
و به همین دلیل همه اطلاعات دریافتی در دوران کودکی توسط ضمیر ناخودآگاه جذب شده و به مرور باورهای شما را تشکیل داده است.
حتما متوجه شده اید که این مسئله در سنین رشد و بزرگسالی بسیار مشکل زا می شود، اما چرا؟
چون بسیاری از ما ممکن است در دوران کودکی باورهای نادرستی را جذب کرده باشیم،
مثلا بارها توسط دیگران احمق، بی ارزش، کند یا تنبل خطاب شده ایم یا پیام هایی در مورد استعداد یا محدودیت های فیزیکی، رنگ پوست، جنسیت یا وضعیت مالی خود دریافت کرده باشیم و ضمیر ناخودآگاه این اطلاعات را با فرض درست بودن ذخیره کرده است.
اینگونه است که وقتی به سن 7 یا 8 سالگی می رسیم پایه ای قوی از باورهایی داشته ایم که ضمیر ناخودآگاه از محیط اطراف همچون مردم، تلویزیون و سایر عوامل محیطی موثر دریافت و ذخیره کرده است.
این برنامه ریزی قدیمی چه تاثیری روی زندگی می گذارد؟
حالا شما به عنوان یک فرد بزرگسال متوجه شده اید بسیاری از باورها و برنامه ریزی های قبلی ضمیر ناخودآگاه تان اشتباه بوده و گمان می کنید
به راحتی می توان از شر این پیام های مضر یا نادرستی که در طول عمر خود تاکنون جذب کرده اید خلاص شوید اما این کار به این سادگی ها نیست!
فراموش نکنید این اطلاعات در بخش زیرین ضمیر خودآگاه شما ذخیره شده، یعنی متوجه وجود آن ها نخواهید شد مگر زمانی که در مسیر موفقیت شما قرار گرفته و مانع بزرگی سر راهتان ایجاد کنند.
حتما برایتان پیش آمده که بارها برای رسیدن به هدفی تلاش کرده و هر بار شکست خورده باشید؟ دیوانه کننده است نه؟
در این شرایط مهم است بپذیرید که شکست در امور زندگی به معنای ایراد داشتن شما نمی باشد و این طور نیست که برای همیشه محکوم به شکست شده باشید، بلکه علت آن به احتمال زیاد پیام های برنامه ریزی شده قدیمی در ضمیر ناخودآگاه شما است که با اهداف جدیدی که به دنبال آن هستید تداخل پیدا کرده اند.
به عبارت دیگر شما می توانید به هرچیزی که می خواهید دست پیدا کنید به شرط آن که قبل از شروع، زمانی را برای برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه خود صرف کرده باشید.
برنامه ریزی ذهنی با ضمیر ناخودآگاه
قبل از آن که نحوه برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه خود را یاد بگیرید مهم است بدانید که: “برنامه نویسی ذهن ما تا به امروز نیز ادامه داشته است.”
شما با هر تجربه ای که به دست می آورید استنتاج خاصی از مسائل داشته، پیام هایی در ضمیر ناخودآگاه ذخیره می کنید و در آینده براساس آن ها تصمیم گرفته و عمل خواهید کرد.
به عنوان مثال اگر توسط عزیزتان که همواره مراقبش بوده اید طرد شوید به نظرتان چه پیامی در ضمیر ناخودآگاه شما ذخیره خواهد شد؟
در این موارد ضمیر ناخودآگاه که در واقع یک کاراگاه باهوش است فورا دست به کار شده، به شکار خاطرات شما می رود و سعی می کند نمونه های دیگری از تجربه طرد شدن را پیدا می کند،
مثلا دست روی لحظه ای می گذارید که بهترین دوست تان شما را ترک کرد تا با افراد باحال تری آشنا شود،
در آن زمان احتمالا پیام دوست داشتنی نبودن و بی ارزش بودن در ذهن شما ثبت شده است و این باور را دارید که ذاتا لایق طرد شدن هستید چه توسط دوستان، یا عزیزان یا اطرافیان!
نکته جالب این است که اگر در حال حاضر تجربه ای برای شما رخ دهد که با باورهایی که قبلا در شما نهادینه شده تضاد داشته باشد
ضمیر ناخودآگاه یا آن را کامل رد کرده یا به گونه ای بازنویسی می کند که با دیدگاه جدید شما از واقعیت همخوانی داشته باشد.
مثلا فرض کنید طبق تجربه های قبلی که داشته اید خود را فردی غیر جذاب می دانید و امروز ناگهان یک آدم دوست داشتنی به شما پیشنهاد آشنایی بیشتر می دهد.
اما شما که فکر می کنید هیچ جذابیتی ندارید اولین چیزی که به ذهنتان خواهد رسید این است که “حتما شوخی کرده یا می خواد من رو دست بندازه!”
ضمیر ناخودآگاه شما نیز فریاد می زند:
” امکان نداره! این آدم جذاب تر از اونیه که علاقه ای به من داشته باشه، یه جای کار می لنگه!”
در این موقعیت احتمالا پیش دستی کرده و به خیال خودتان قبل از آن که او بتواند شما را رد کند، او را رد کرده یا طوری رفتار می کنید که رابطه ای که می توانست بسیار عالی و ایده آل پیش برود اصلا شروع نشود!
هنگامی که به دنبال تحقق بخشیدن به هدف خاصی در زندگی هستید نیز همین اتفاق رخ می دهد، در جایی از مسیر به خودتان خواهید گفت که نمی توانید موفق شوید و عرضه درست انجام دادن کارها را ندارید و …
اینگونه می شود که خود را آماده شکست کرده و در نهایت بارها و بارها شکست می خورید.
اگر بیشتر فکر کنید احتمالا موقعیت های بسیاری در زندگی خود به یاد خواهید آورد که ضمیر ناخودآگاه جلوی راه شما را گرفته و محدودتان کرده است.
خبر خوب این که برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه بسیار ساده خواهد بود البته اگر بدانید چگونه باید آن را انجام دهید.
چگونه ضمیر ناخودآگاه را مجددا برنامه ریزی کنیم؟
موفقیت با ضمیر ناخودآگاه
روش های مختلفی برای دوباره نویسی پیام های محدود کننده یا آسیب زننده ای که از مدت ها قبل در ضمیر ناخودآگاه ذخیره شده اند وجود دارد که می توانید همزمان روی همه این تکنیک ها کار کنید.
با این حال توصیه می کنیم برای شروع تنها یک یا دو متد را انتخاب کنید در این صورت به جای از این شاخه به آن شاخه پریدن و هدر دادن زحمت خود، تمرکز خود را تنها به روش مورد نظر معطوف کرده و نتیجه بهتری خواهید گرفت.
1. عوامل موثر محیطی
آیا تاکنون به تاثیر عوامل محیط روی ضمیر ناخودآگاه خود توجه کرده اید؟
فراموش نکنید ذهن ناخودآگاه دائما در حال جذب اطلاعات ، استنتاج از آن ها و شکل دادن باورها براساس اطلاعات به دست آمده است.
به راحتی می توان تصور کرد که در یک محیط پر از مسائل منفی و کشمکش چه نوع پیام هایی توسط ذهن جذب شده و در ذهن ذخیره می شود.
اگر در چنین محیطی زندگی می کنید اولین اقدام شما این است که از این لحظه به بعد از قرار گرفتن در معرض موارد منفی روزمره به شدت اجتناب کنید، مثلا از شنیدن اخبار – مگر در مواقعی که واقعا به آن نیاز داشته باشید – دوری کرده و از همنشینی با افراد سمی که مدام افکار منفی خود را به سمت دیگران پرتاب می کنند برحذر باشید.
به جای آن با دیدن و شنیدن مطالب مثبت سعی کنید اطلاعات مثبت را به سمت خود جذب کرده و بیشتر وقت خود را با افراد مثبت اندیش و موفق بگذرانید.
با گذشت زمان متوجه خواهید شد که پیام های تشویق کننده و انگیزه دهنده بیشتری به سوی ذهن شما جذب شده و این باعث می شود دیدگاه تان نسبت به خود و توانایی های بالقوه تان تغییر کند.
2. تجسم
ضمیر ناخودآگاه به تصاویر خیلی خوب واکنش نشان می دهد و تجسم، راهی عالی برای برنامه ریزی ذهن با تصاویر مثبت و قدرتمند است.
توصیه می شود هر روز حدود 10 تا 15 دقیقه از زمان خود را به تجسم صحنه های مثبت درباره خود و تجربه های زندگی تان اختصاص دهید که می تواند شامل موارد زیر باشد:
روابط عالی
شغل رضایت بخش
یک خانه زیبا
تعطیلات هیجان انگیز
و هر چیز دیگری که می خواهید در زندگی تان اتفاق بیفتد.
در حالی که این کار را به صورت پیوسته انجام می دهید از مرور تصاویر منفی ای که از تجارب گذشته – همچون ترس ها، نگرانی ها و تردیدها – در ذهن تان ذخیره شده نیز اجتناب کنید.
برای قدرت بخشیدن به تجسم تا آن جا که می توانید از احساسات قوی و مثبت نیز در به تصویر کشیدن تصاویر دلخواه خود استفاده کنید.
بگذارید همان احساس عشق، لذت، شکرگزاری و آرامشی که با رخ دادن این تجربه ها در شما ایجاد خواهد شد هم اکنون در وجودتان جریان پیدا کند.
ضمیر ناخودآگاه این پیام ها را واقعی فرض کرده و جذب می کند.
این زیبایی واقعی تجسم است: قدرت دور زدن پیام های محدود کننده و تمرکز روی تصاویر لذت بخش و اطمینان از این که همه این تصاویر، توسط ذهن ناخودآگاه جذب شده و بعدا دوباره نمایش داده خواهد شد.
3. جملات تاکیدی
جملات تاکیدی از دیگر تکنیک های موثر برای ثبت پیام های مثبت در ضمیر ناخودآگاه است.
برای این کار توصیه می شود چند قانون ساده زیر را رعایت کنید:
1. جملات مثبت با فعل زمان حال استفاده کنید
تمرکز روی آینده روی ضمیر ناخودآگاه اثر نمی گذارد زیرا ناخودآگاه تنها زمان حال را می شناسد. مثلا به جای گفتن “من موفق خواهم شد” بگویید “من موفق هستم!”.
همچنین حتما از جملات مثبت استفاده کنید زیرا ضمیر ناخودآگاه افعال منفی را نمی شناسد، به عنوان مثال اگر بگویید “من شکست خورده نیستم” ذهن ناخودآگاه آن را اینگونه تفسیر می کند “من شکست خورده هستم!”
2. آن را با تمام وجود احساس کنید
وقتی می گویید “من ثروتمند هستم” در حالی که در درون خود احساس نداشتن و فقر می کنید،
پیام فقر به ضمیر ناخودآگاه شما منتقل خواهد شد، بنابراین برای بیان جملات تاکیدی از احساسات کامل خود استفاده کنید زیرا باعث باورپذیری بیشتر آن توسط ضمیر ناخودآگاه خواهد شد.
3. تکرار، تکرار، تکرار
جملات تاکیدی اگر تنها یک یا دو بار در روز گفته شود اثر نخواهد کرد، برای بهترین نتیجه لازم است چند بار در طول روز آن را تکرار کنید.
*ضربه های دو گوشی جذب مغزی
یکی دیگر از تکنیک های محبوب استفاده از ضبط صوتی است که عمدا فرکانس امواج مغزی شما را تغییر دهد، شاید این روش شما را یاد فیلم های تخیلی بیندازد اما افرادی که از این تکنیک استفاده کرده اند آن را بسیار موثر و عملی می دانند.
امواج مغزی شما بسته به کاری که در هر زمان انجام می دهید در فرکانس خاصی قرار می گیرد. از جمله:
فرکانس گاما: زمانی که در حال انجام همزمان فعالیت های ذهنی خاصی هستید
فرکانس بتا: زمانی که کاملا آگاه بوده و تمرکز فعال دارید
فرکانس آلفا: زمانی که در آرامش هستید
فرکانس تتا: زمانی که خواب آلوده یا در خواب سبک قرار دارید
فرکانس دلتا: زمانی که در خواب عمیق هستید
هنگام دریافت ضربه های دو گوشی، فرد در واقع دو تن صدای مختلف از فرکانس های متفاوت دریافت می کند، ذهن اختلاف فاز این دو ضربه را درک کرده و تفاوت این دو فرکانس، تغییراتی در فعالیت های مغز ایجاد می کند تا الگوی متفاوتی دنبال کند.
برای مثال اگر می خواهید از حالت استرس به آرامش تغییر حالت دهید می توانید به صدایی که حالت آلفا را تحریک می کند گوش دهید.
این برنامه آوایی می تواند به برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه کمک کند زیرا تحقیقات نشان داده زمانی که فرد بسیار آرام است
– مثلا در حالت آلفا یا تتا قرار دارد – ذهن ناخودآگاه اطلاعات جدید را به خوبی شنیده و جذب می کند.
استفاده از برنامه های صوتی جذب به همراه جملات تاکیدی یا تجسم ترکیب قدرتمندی ایجاد می کند و ضمیر ناخودآگاه در این حالت به راحتی هر پیامی را که بخواهید جذب می کند. کافیست به حالت آرامش فرو بروید و روی تصاویر مثبت تمرکز کنید!
* ضربه دو گوشی به شنوایی انسان مربوط است که روی ذهن اثر می گذارد، زمانی که یک سیگنال از دو فرکانس مختلف برای هر گوش ارسال می شود ذهن متوجه اختلاف فاز بین آن ها شده و این بی نظمی دریافت شده، ضربه دو گوشی ایجاد می کند که باعث تغییر فرکانس های ذهنی می شود.
4. هیپنوتیزم
هیپنوتیزم نیز می تواند به اندازه تکنیک قبلی موثر باشد اما در آن خبری از تغییر فرکانس امواج مغزی نیست.
هیپنوتیزم کننده به آرامی شما را به یک حالت آرامش – که در آن ضمیر ناخودآگاه شنواتر می باشد – برده و پیام های مثبت را به ضمیر ناخودآگاه می فرستد.
خود هیپنوتیزمی از دیگر تکنیک های پرطرفدار است که طی آن خودتان می توانید به سادگی از برنامه های صوتی ضبط شده به جای جلسات زنده هیپنوتیزم استفاده کرده و با شنیدن صدای ضبط شده خودتان در قالب جملات تاکیدی مثبت وارد حالت آرامش شوید.
چگونه متوجه شویم برنامه ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه موثر بوده است؟
یکی از جنبه های چالش برانگیز برنامه ریزی مجدد ذهن ناخودآگاه این است که نمی توانید نگاه زیرچشمی به درون خود انداخته و ببینید که آیا چیزی برای تغییر باقی مانده یا خیر، بلکه شما باید به حس قوی از خودآگاهی برسید که بتوانید رفتارهای تخریبی خود را قبل از این که از کنترل خارج شوند هندل کنید.
با این وجود پیشرفت در این زمینه نشانه هایی دارد که به تشخیص شما کمک خواهد کرد از جمله:
- شما به مرور احساس قوی بودن و خوشحالی بیشتری می کنید
- متوجه می شوید که تمایل بیشتری به روبرو شدن با ریسک ها و چالش های زندگی دارید
- اهداف و آرزوهای تان دیگر دست نیافتنی به نظر نمی رسند بلکه هیجان انگیز هستند
- احساس عمیق آرامش درونی دارید گویی درگیری های درونی از بین رفته است
- فرصت های بیشتری برای رشد در هر زمینه ای از زندگی تان جذب می کنید
به عبارت ساده تر زمانی که ضمیر ناخودآگاه شما تغییر کند متوجه آن خواهید شد زیرا این تغییرات هم درون و هم بیرون زندگی شما را تحت تاقیر قرار خواهد داد.
تقویت دائمی و پیوسته
مهم است که برای برنامه ریزی مجدد ذهن زمان کافی در نظر بگیرید و انتظار نداشته باشید تغییرات بلافاصله ایجاد شوند زیرا برخی تغییرات ممکن است نیاز به زمان بیشتری داشته باشد.
بعد از این که روش مورد نظرتان را انتخاب کردید باید نسبت به آن مصرّ بوده و استمرار داشته باشید و تا زمانی که تغییرات رخ دهد به آن بچسبید.
فراموش نکنید تغییراتی که ایجاد می شود مادام العمر و قوی بوده و بی شک ارزش انتظار شما را خواهد داشت.
ارتباط با ضمیر ناخودآگاه
ضمیر ناخودآگاه پدیده ی اسرارآمیز و پیچیده ای ست که هنوز کاملاً آن را نشناختهایم. با شناختش، میتوانیم تکنیکهاى ان ال پى را اجرا کنیم و نتیجه بگیریم.
قبلاً گفتیم که، روشهای برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه را آموزش می دهیم. خوب دقت کنید؛
آنچه میگویم به ندرت بتوانید در کتاب یا کارگاهى پیدا کنید.
روش سوم برقرارى ارتباط با ضمیر ناخودآگاه:
تمرین عملى:
- در یک محیط آرام و بدون مزاحمت، دراز میکشید، نور محیط نیمه تاریک باشد بهتر است.
- یک موسیقى بدون کلام و ترجیحاً کودکانه در محیط در حال انتشار باشد. (این موسیقی باید خنثی باشد یعنی اتفاق خاصی را در ذهن شما تداعی نکند!)
- انگشت کنار سبابه ی دست مخالف تان را روى شکم قرار دهید. (دست مخالف تان، یعنی اگرچپ دست هستید دست راست، و بالعکس!) این انگشتر را روى ناف قرار دهید.
- منتظر میمانید نبض را حس کنید. (نبض انگشت یا ناف! تفاوتى نمیکند) . به هرحال این سیگنال ضمیر ناخودآگاه است.
- به محض اینکه نبض را حس کردید، با ضمیر ناخودآگاه خود صحبت میکنید! هرطورکه خودتان راحتید.
به او میگویید:*ضمیر ناخودآگاه من، خودت را نشان بده! یا مثلاً میگویید* ضمیر ناخودآگاه من، مایلم ارتباط برقرار کنم. یا میگویید* دوست دارم ببینم چه شکلى هستى!
خلاصه هرکس با هر لحنى که راحت است. با ضمیر ناخودآگاه خود صحبت کند. در این حالت، معمولاً تصویرى ظاهر میشود (البته در ذهن تان). این تصویر ممکن است سه حالت داشته باشد:
حالت الف) او را میبینید که به شما پشت کرده
منظور: منظور او این است که با شما قهر است و باید از وى دلجویى شود.
حالت ب) او را میبینید که چهرهاش رو به شماست اما علائمى از دلخورى در این چهره نمایان است.
منظور: او اندکى از شما دلگیر است و با یک معذرت خواهی کوچک دوباره دوست شما میشود.
حالت ج) چهرهی او را میبینید که رو به شما لبخند میزند و از شما راضی است که این حالت بهترین حالت است.
درحالت الف که درسِ گذشته ست، باید گذشته را مرورکنید و ببینید با او چگونه رفتار کردهاید!
امشب حرفهای مهمى دارم! حرفهایی که درتمام لحظات زندگى مفید است. من از شما خواستهام نسبت به مسائل زندگى و شرایطى که پیش میآید، خنثی باشید و واکنش ادراکى داشته باشید. اما نگفتم چگونه! انصافاً کار دشوارى است.
عزیزان من؛ تمام رویدادها و اتفاقات زندگى ما، به خودی خود، و به طور مستقل، خالص و محض هستند!
به طور مستقل نه کاملاً خوب هستند و نه به صورت مطلق بد و شر! بلکه این ما هستیم که در لحظهی روى دادن آن اتفاق، به دلایل مختلفی، برچسب خوب یا بد را به آن رویداد نسبت میدهیم!
شاید به سه دلیل:
١) شرایط احساسى ما درآن لحظه بیشترین دخالت را در قضاوت ما دارد.
٢) تجربیات قبلى و مشابه ما، مرور اطلاعات ذهنى و یافتن حالتهای مشابه
٣) مغایرت با هدفسازیها و استراتژیهایی که براى زندگى خود طراحى کردهایم
عزیزان من؛
این سه عامل باعث میشوند ما نسبت به شرایطى که درآن قرار داریم و رویدادهایى که تجربه میکنیم، دخالت کنیم! کاهش من این است که در هر لحظه، خود را از این سه عامل، محفوظ نگاه دارید تا حقیقت ماجرا براى شما مشخص شود. نه اینکه همواره با برداشتهای شخصى و تفسیرهاى ذهنى خود، ماجرا را بسنجید!
در اینصورت، با عرض معذرت باید بگویم که شما خودخواه * هستید.
چون، پیوسته آن چه را که خودتان میخواهید از ماجرا تفسیر میکنید و بخش اعظمى از حقیقت موضوع را نادیده میگیرید.
نتیجهگیری بحث تا اینجا:
در مواجه با رویدادها، شرایط، موقعیتها و انسانها، دقت کنیدکدام یک از سه عاملى که گفتیم در شما فعال شده است! به سرعت از آن دور شوید تا بتوانید حقیقت ماجرا را درک کنید و آنگاه پس از درک حقیقت، واکنش ادراکی از خود نشان دهید.
۱) شرایط احساسى ما در آن لحظه بیشترین دخالت را در قضاوت ما دارد
۲) تجربیات قبلى و مشابه ما مرور اطلاعات ذهنى و یافتن حالتهای مشابه
٣) مغایرت با هدف سازی ها و استراتژیهایی که براى زندگى خود طراحى کردهایم
خب؛ این یکى از روشهای قدرتمندى است که میتواند شما را از قضاوت دور کند و به استنباط نزدیک کند، اگر این گونه عمل کنید آرامش عمیقى را تجربه میکنید.
براى اینکه بتوانید واکنش ادراکى داشته باشید، کافی است ٢٠ ثانیه صبرکنید ٢٠ ثانیه به خود زمان بدهید!
حتى اگر در شرایط احساسی بدى قرار دارید، این ٢٠ ثانیه را رعایت کنید. ذهن شما ٢٠ ثانیه فرصت میخواهد که از واکنش احساسى فاصله بگیرد و به سمت واکنش ادراکى حرکت کند.
همیشه در لحظهای که میخواهید واکنش نشان دهید یا تصمیم بگیرید، ٢٠ ثانیه صبر کنید. همیشه!!!
بیشتر ندامتها و پشیمانیهای ما از ابراز واکنش احساسى، حاصل میشود. زیرا اولین واکنشى که به ذهن مان رسیده است را فوراً ابراز کردهایم. بعد که زمان گذشته، متوجه شدهایم، واکنشهای دیگرى هم میشد نشان دهیم.
/
چگونه با ضمیر ناخودآگاهتان مذاکره کنید ؟
اولین چیزی که درمورد ضمیر ناخودآگاه خود باید بدانید این است که این بخش، دقیقا همانند یک جزء مجزا کار میکند. به عبارت دیگر، اگر بصورت آگاهانه چیزی را میخواهید، ضمیر ناخودآگاه شما نیز لزوما شما را همراهی نخواهد کرد. در چنین مواردی، ضمیر ناخودآگاه باید نسبت به اهمیت آن موضوع، آگاه شود و این شمایید که باید ضمیر ناخودآگاهتان را قانع کنید، وگرنه مشکل نبود انگیزه ایجاد خواهد شد.
زمانی که ضمیر ناخودآگاه، هدف دیگری دارد(که شما از آن آگاه نیستید)، برای انجام کار دیگری که در تصمیم دارید، مقاومت خواهد کرد.
بعنوان مثال، اگر بخواهید مطالعه کنید اما ضمیر ناخودآگاه شما باور داشته باشد که شکست خواهید خورد، ضمیر ناخودآگاه انگیزه لازم برای مطالعه را به شما نخواهد داد.
در این حالت،حتی وقتی که شما بصورت آگاهانه، سعی کنید مطالعه کنید، ضمیر ناخودآگاه ، مانع مطالعه کردن شما شده و مثلا باعث میشود صفحات را تند تند ورق بزنید و تستها را تند تند رد کنید یا به مسائل دیگر فکر کنید،
یا اینکه تا کتاب را باز میکنید، خوابتان ببرد ! همه این کارها، بخاطر این است که هنوز ضمیر ناخودآگاه را قانع نکرده اید که شما را همراهی کند و این رویداد، بسیار جالب است.
زیرا همه این حالات(خواب آلودگی حین مطالعه، ورق زدن تند تند و…)بصورت ناخودآگاه رخ میدهد و در حقیقت از سوی ضمیر ناخودآگاه ارسال میشود ! ممکن است تعجب کنید که چرا ضمیر ناخودآگاه این کار را انجام میدهد و سود این کار چیست ؟!
پاسخ این است که : با این کار، ضمیر ناخودآگاهتان قصد دارد، با جلوگیری کردن از مطالعه، کاری کند که حتی اگر روز آزمون شکست خوردید، اعتماد به نفس و عزت نفستان ضربه نبیند و بتوانید به سادگی بگویید :
“من برای این آزمون مطالعه نکرده بودم !”.(حفظ سریع هر حجمی از هر نوع اطلاعات به سبک قدرت نامحدود)
به همین علت، همانطور که میبینید، وجود تعارض میان ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه میتواند باعث مقاومت ضمیر ناخودآگاه و از بین رفتن انگیزه شما شود.
تنها راه برای اینکه انگیزه را در خود ایجاد کنید، این است که با ضمیر ناخودآگاه خود بصورت مستقیم مذاکره کنید تا او را قانع کنید که شما را در آنچه میخواهید انجام دهید یاری کند.
صحبت با ضمیر ناخودآگاه
فرآیند حرف زدن با ضمیر ناخودآگاهتان، به سادگی صحبت کردن با خودتان است. نگران نباشید، با انجام آن دیوانه نخواهید شد ! با حرف زدن با خودتان، درک بیشتری از مقاومت موجود در وجودتان برای انجام کارها خواهید داشت. مقاومتی که مانع انجام آنچه میخواهید شده است.
شما نیاز دارید که با ضمیر ناخودآگاه خودتان حرف بزنید، دقیقا مانند حالتی که با شخص دیگری در حال مذاکره اید. حین این بحثها، میتوانید متوجه شوید که چرا ضمیر ناخودآگاه مانع انجام کار مربوطه شده است و منبع اصلی آنرا نیز خواهید یافت.
به محض اینکه دلیل مربوطه را یافتید، باید کار کنید و تغییرات جدی ایجاد کنید تا ضمیر ناخودآگاهتان بتواند به شما اعتماد کند.
با همه این نکات، باید بدانید که در برخی موارد صحبت کردن به تنهایی کافی نخواهد بود. فرض کنید که ضمیر ناخودآگاهتان به اهداف و نقشه های شما باور ندارد.
در چنین حالتی شما نیاز دارید که نقشه ی خود را مجددا مرور کنید تا بدانید آیا نیاز به تغییر دارند یا خیر. بدین ترتیب ضمیر ناخودآگاه شما اعتماد بیشتری به شما خواهد داشت و در نتیجه شما را در رسیدن به آن هدف همراهی خواهد نمود
پایان مقاله ضمیر ناخودآگاه
منبع: medium
سایت قانون جذب و موفقیت آریال
فیلم آموزشی درباره
ضمیر ناخودآگاه
با تدریس : دکتر فرشید قنبرپور
برچسب ها:
چگونه با ضمیر ناخودآگاه حرف بزنیم
چگونه ضمیر ناخودآگاه را فعال کنیم
ضمیر ناخودآگاه چگونه کار میکند
در تلگرام کانال ما را دنبال کنید!
در اینستاگرام ما را دنبال کنید!