متعجب نگاهم میکنه که بدون توجه بهش گوشی رو میزارم تو جیبم و کیف به دست از پشت میز میزنم بیرون.. _هی کجا داری تشریفت و میبری؟! _به تو ربطی نداره.. _چرا دقیقا ربط داره وقتی یه ساعت دیگه قراره بازرس تشریفش و بیاره اینجا..