👉 tєltαgrαm 👈
برای اینکه یک فرضیه، ایده، یا حتی یک واقعیت یا قانون به یک حقیقت علمی تبدیل شود، باید استانداردهای عظیمی از شواهد را پاس کند و برای رسیدن به آن یک سری آزمایشهای موشکافانه را پشتسر بگذارد. اما چیزی که ما آنرا «حقیقت علمی» مینامیم، با ایده محاورهای ما درباره درست در مقابل نادرست یا درست در مقابل غلط بسیار متفاوت است. اگرچه علم همیشه بهدنبال حقیقت است، اما هیچیک از نتایج آنرا نمیتوان مطلق تلقی کرد. اما با وجود این محدودیت، علم بهترین راهنمای حقیقی است که ما داریم. از بسیاری جهات، تلاش انسان برای علم، جستجوی نهایی حقیقت است. با پرسیدن سوالاتی از جهان طبیعی و کیهان در مورد خودش، ما بهدنبال درک این هستیم که جهان چگونه است، قوانین حاکم بر آن چیست و چگونه چیزها بهشکل امروزی درآمدند. علم مجموعه کاملی از دانش است که ما از مشاهده،...
زندگیام پراز مشکلات عجیبغریب است. خب این که تقصیر من نیست، باگهای سیستم است و ایمان دارم که در آپدیت بعدی حل میشود !!
با اینکه ترجمه این مطلب برای من سخت، و سادهسازیش از اونهم سختتر بود، که خیلی هم درش موفق نبودم. اما بهدلیل تازهگی موضوع، (حداقل برای من) تصمیم گرفتم اینکار رو انجام بدم. بههمین دلیل پیشنهاد میکنم این پست رو با تامل و درصورت امکان چندبار مطالعه کنید. امیدوارم براتون مفید باشه.
به انواع مختلف استدلالی که هر روز استفاده می کنید نگاه دقیقتری بیندازید. استدلال کردن - عمل فکر کردن بهچیزی بهروشی منطقی - یک مهارت مهم تقریباً در همهی کارها است. برخی از بازیها بر انواع خاصی از استدلال، از جمله استدلال قیاسی، استقرایی و ابداعی متمرکز هستند. این بازیها مهارتهای استدلال شما را به چالش میکشند و به شما کمک میکنند زمانی که از نوع خاصی از استدلال استفاده میکنید آگاهتر شوید. ما هر روز از انواع استدلال برای پیمایش در دنیای خود استفاده میکنیم، خواه در حال عیبیابی مشکل تعمیر و نگهداری خودرو یا صرفاً تلاش برای یافتن دسته کلید گمشده خود باشیم. اما احتمالاً به ندرت پیش میآید که بدانیم در هر موقعیتی دقیقا از کدام نوع استدلال استفاده میکنیم. راههایی برای تمرین مهارتهای استدلالی شما وجود دارد - همه آنها شامل خواندن...
مهم است که به یاد داشته باشید که شرلوک هلمز، اینگونه بهدنیا نیامده است. هلمز مثل من و تو به دنیا آمد، اما احتمالا با پتانسیل بیشتر برای دقت فوقالعاده در مشاهده. اما با گذشت زمان یاد گرفت که اینگونه (مانند شرلوک هلمز) فکر کند. در ابتدا احتمالاً بیشتر شبیه واتسون فکر میکرد، چون او بیشتر بهحالت طبیعی انسان نزدیک است. او قادر است به رازهای آنچه مینگرد دستیابد، زیرا او بهنوعی در مشاهده و در "درک شخصیت" متخصص شده است. او دهها و صدها ساعت تمرین دارد، و این تمرینها با آزمونوخطا آمیخته شده است. بنابراین من به شما نگاه میکنم و چیزی در مورد خودتان به شما میگویم و شما میگویید، "نه، این در واقع اشتباه است و اصلاً به من ربطی ندارد." یا میگویید "وای از کجا فهمیدی؟" پس من یاد میگیرم که کدام جزئیات مهم و کدام نیست، کدام مشاهدات منطقی...
تاریخ نشان داده است که توطئهها گاهی اتفاق میافتد. اما آنها تمایل دارند رویدادهای خاص را با اهداف محدود و کاملاً تعریف شده هدف قراردهند.